responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : احاديث و قصص مثنوى المؤلف : فروزانفر، بديع الزمان    الجزء : 1  صفحة : 397

مقصود اين روايت است:

مَن بَشَّرَني بخُرُوج صَفَرٍ بَشَّرتُهُ بالجَنَّة[1].

كه در كتاب اللؤلؤ المرصوع ص 77 و نيز در رواشح سماويه، تأليف مير داماد جزء احاديث موضوعه شمرده شده است.

و بدين صورت:

مَن بَشَّرَني بخُرُوج آزَارَ بَشَّرتُهُ بالجَنَّة[2].

اللآلى المصنوعه، ج 2، ص 140 هم جزء موضوعات آمده است. [ص 130 احاديث مثنوى‌]

[ «گفت عُكّاشه ببرد از مژده بر»]

659-

«گفت عُكّاشه صفر بگذشت و رفت‌

گفت كه جنّت تو را اى شير زفت‌

ديگرى آمد كه بگذشت اين صفر

گفت عكّاشه ببرد از مژده بَر

اشاره است به حديثى كه در ذيل شماره (655) ذكر شد و بى‌گمان از اختلاط آن حديث با روايت موضوع:

مَن بَشَّرَني بخُرُوج صَفَرٍ

[شماره 658)- اين داستان پديد آمده است و هيچ يك از اصحاب رجال و محدثين چنين مطلبى نقل نكرده‌اند.

[ص 131 احاديث مثنوى‌]

[ «غافلى هم حكمت است و نعمت است»]

660-

«غافلى هم حكمت است و اين عمىَ‌

تا بماند ليك تا اين حد چرا


[1] - كسى كه مرا به پايان يافتن ماه صفر مژده دهد بهشتى شدنش را مژده مى‌دهم.

[2] - كسى كه مرا به پايان يافتن ماه آزار( از ماه‌هاى رومى است) مژده دهد بهشتى شدنش را مژده مى‌دهم.( اين حديث را به هر دو صورتش جعلى و نامعتبر دانسته‌اند.)[ نيز مراجعه شود به شماره 655)

اسم الکتاب : احاديث و قصص مثنوى المؤلف : فروزانفر، بديع الزمان    الجزء : 1  صفحة : 397
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست