لقمان غلامى بود از آن دهقانى. و او را جز او، غلامان ديگر بودند.
ايشان را به باغ فرستادى تا ميوه آرند. ايشان ميوه نيكوتر بخوردندى و لقمان هيچ
نخوردى. او گفت چرا ميوه بد مىآريد؟ همانا آنچه نيك است از آن مىخوريد و آنچه
رَدى است پيش من مىآريد. گفتند لقمان مىخورد. لقمان گفت بفرماى تا پارهاى آب
گرم آرند و ما را ده تا باز خوريم هر كس آنچه خورده باشد قى كند. همچنين كردند از
گلوى لقمان جز آب تهى بر نيامد و از گلوى ايشان آنچه خورده بودند بر آمد.
[ص 36 قصص مثنوى]
[پر اثر باشد دعاى در خفا]
233-
«پس
به غيبت نيم ذرّه حفظ كار
به كه اندر حاضرى زان صد هزار
ظاهراً مقتبس است از مضمون خبر ذيل: [1]
دَعْوَةٌ في السِّرِّ تَعْدلُ سَبْعينَ دَعْوَةً في الْعَلَانيَة[1].
جامع صغير، ج 2، ص 14، كنوز الحقائق، ص 63 [ص 35 احاديث مثنوى]
[ «گفت پيغمبر كه: اصحابى نجوم»]
234-
«گفت
پيغمبر كه اصحابى نُجوم
رهروان را شمع و شيطان را رجوم [2]
مستند آن در ذيل شماره 149 مذكور است.
[ص 35 احاديث مثنوى]
[شد قوىتر آدمى از كاينات]
235-
«نار،
خصم آب و فرزندان اوست
همچنان كه آب خصم جان اوست
آب آتش را كشد زيرا كه او
خصم فرزندان آب است و عدو
ظاهراً مأخوذ است از مضمون اين حديث: [3]
______________________________
[1]
قَالَ النَّبيّ 6: دَعْوَةٌ في السِّرِّ
تَعْدلُ سَبْعينَ دَعْوَةً في الْعَلَانيَة (1).
دعوات راوندى ص 18 ح 7
[2] اشاره است به اين حديث:
مَنْ كَانَ للَّه كَانَ اللَّهُ لَه (1).
بحار الانوار ج 82 ص 319 و كشف الاسرار (انتشارات دانشگاه تهران) ص
562 و 371 [ص 19 احاديث مثنوى] (1) كسى كه خود را وقف راه خدا كند خدا هم مدافع
اوست.
[3] ظاهراً مأخوذ است از مضمون اين حديث:
كه در تحفالعقول ص 228 و در خصال ج 2 ص 440 مفصل نقل شده است و
خلاصه آن چنين است كه پادشاه روم با فرستادن پيكى پرسشهايى را از معاويه مىكند،
معاويه از پاسخ آنها درمىماند در اين هنگام تصميم مىگيرد مخفيانه پيكى را به
صورت ناشناس به كوفه ارسال دارد تا از امير المؤمنين على 7 بپرسد،
وقتى پيك بر على 7 وارد مىشود امام على 7 تمام داستان را
براى او بيان مىكند و او هم تصديق مىنمايد، سپس امام 7 مىفرمايد:
از يكى از اين دو فرزندم (حسن حسين) بپرس، او از امام حسن 7 سؤال
مىكند و حضرت همه سؤالها را پاسخ مىدهد تا آنجا كه مىگويد:
(اما ده چيزى كه برخى از آنها سختتر و قويتر از ديگريست: سختترين
چيزى كه خداوند متعال خلق كرده سنگ است و سختتر از آن، آهن است كه سنگ را قطع
مىكند، قويتر از آهن، آتش است كه آن را ذوب مىكند و قويتر از آتش، آب است كه آن
را خاموش مىكند و قويتر از آب، ابر است كه آن را حمل مىكند و قويتر از ابر، باد
است كه آن را به حركت درمىآورد و قويتر از باد، فرشته ايست كه آن را مىفرستد و
قويتر از فرشته، ملك الموت (فرشته مرگ) است كه فرشته را مىميراند و قويتر از
فرشته مرگ، مرگ است كه جان آن فرشته را مىگيرد و قويتر از مرگ، امر خداى متعال،
پروردگار جهانيان است كه مرگ را از بين مىبرد).