responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : احاديث و قصص مثنوى المؤلف : فروزانفر، بديع الزمان    الجزء : 1  صفحة : 111

[زيرك از چهره شناسد اين و آن‌]

187-

«اى بسا شيرين كه چون شكر بود

ليك زهر اندر شكر مضمر بود

آن كه زيرك‌تر به بو، بشناسدش‌

وان دگر چون بر لب و دندان زدش‌

ظاهراً مقتبس است از مضمون حديث ذيل: [1]

انَّ للَّه خَلْقاً يَعْرفُونَ النَّاسَ بالتَّوَسُّم‌[1].

كنوز الحقائق، ص 34 و خواجه ايّوب در شرح مثنوى اين حديث را مستند آن شمرده است:

انَّ للَّه عبَاداً يَعْرفُونَ النَّاسَ بالتَّوَسُّم وَ لَهُ عبَاداً يَعْرفُونَ النَّاسَ بالفَرَاسَة وَ لَهُ عباداً لَهُمْ نُورٌ يَمْشُونَ في النَّاس كَمَا يَمْشى الْارْوَاحُ في الْاجْسَاد وَ لَهُ عبَاداً يَمْشُونَ في النَّاس كَمَشْى الْمَرَض في الْاعْصَاب‌[2].

[ص 24 احاديث مثنوى‌]

[سنگ گردد لعل ليكن ز آفتاب‌]

188-

«سالها بايد كه اندر آفتاب‌

لعل يابد رنگ و رَخشانى و تاب‌

... قدما معتقد بوده‌اند كه آفتاب مواد معدنى را كامل و رنگ آميزى مى‌كند. «و علّت وجود اكثر معادن از روى كلّى شعاع آفتاب است و از روى جزئى كواكب.» عرائس الجواهر، سلسله انتشارات انجمن آثار ملى، ص 15 و با تفصيل بيشتر، رسائل اخوان الصفاء، طبع مصر، ج 2، ص 92.

[ص 1095 شرح مثنوى‌] سنايى نيز گفته است:

______________________________ [1] و قال مجاهد:

قَدْ صَحَّ عَن النَّبيّ 6 أَنَّهُ قَالَ: اتَّقُوا فَرَاسَةَ الْمُؤْمن فَإنَّهُ يَنْظُرُ بنُور اللَّه.

(براستى در حديث صحيح از پيامبر 6 منقول است كه فرمود: بترسيد از زيركى مؤمن كه با نور خدا مى‌نگرد)

وَ قَالَ: قَالَ: إنَّ للَّه عبَاداً يَعْرفُونَ النَّاسَ بالتَّوَسُّم ثُمَّ قَرَأَ هَذه الْآيَةَ: (إنَّ في ذَلكَ لَآيَاتٍ للْمُتوَسّمينَ وَ إنّهَا لَبسَبيلٍ مُقيمٍ)

(گروهى از بندگان خدا هستند كه مردم را از روى سيما مى‌شناسند، سپس اين آيه را تلاوت فرمود: (إنَّ في ذَلكَ لَآيَاتٍ للْمُتوَسّمينَ وَ إنّهَا لَبسَبيلٍ مُقيمٍ) (سوره حجر آيه 75).

بحارالأنوار 24 123 باب 42- أنهم : المتوسمون‌


[1] - گروهى از بندگان خدا هستند كه مردم را از روى سيما مى‌شناسند.

[2] - گروهى از بندگان خدا هستند كه مردم را از روى سيما مى‌شناسند و گروه ديگرى با فراست و تيز بينى، به شناخت مى‌رسند. گروه سومى هم هستند كه به كمك نور و روشنى خاصى كه دارند درون انسانها وارد مى‌شوند همچون وارد شدن روح در بدن و گروه چهارم كسانى هستند كه با مردم در آمد و رفتند همان طورى كه مرض در اعصابها روان است.

اسم الکتاب : احاديث و قصص مثنوى المؤلف : فروزانفر، بديع الزمان    الجزء : 1  صفحة : 111
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست