اسم الکتاب : مفردات نهج البلاغه المؤلف : قرشی، سید علی اکبر الجزء : 1 صفحة : 522
آن
چنانكه
مردم به ذوالقرنين گفتند: ﴿قالُوا يا ذَا
الْقَرْنَيْنِ إِنَّ يَأْجُوجَ وَ مَأْجُوجَ مُفْسِدُونَ فِي الْأَرْضِ﴾ كهف:
94. سديد: قول صواب و محكم كه باطل را در آن راهى نيست، سداد- به فتح اول- رشاد
و هدايت «سدد» بر وزن شرف راستى و استقامت را گويند:
«سدّ
الشىء استقام»
از اين
ماده نوزده مورد در «نهج» آمده است در مقام موعظه فرموده: «فاعملوا... قبل أن... ينقطع المهل و ينقضى الاجل و يسدّ باب التوبة و
تصعد الملائكة» خ 237، 356، عمل كنيد پيش از آنكه مهلت قطع شود و مدت تمام
شود و باب توبه مسدود گردد و ملائكه كاتبان اعمال به آسمان روند. به بعضى از
عماّلش در يك تشبيه عجيب مىنويسد: «فانّك ممّن استظهر
به على اقامة الدين... و اسدّ به لهاة الثغر المخوف» نامه 46، 420 «لهاة»
زبان كوچكى است كه از خلق انسان آويخته است آن حضرت دهان را به مرز تشبيه كرده و
فرموده: تو از كسانى هستى كه در اقامه دين به تو اعتماد دارم و به وسيله تو زبان
اين مرز مخوف را مىبندم گويا منظور آنستكه اطراف اين زبان را مىگيرم تا راهى به
درون نباشد.
درباره
تقوى فرموده: «فان تقوى الله مفتاح سداد و ذخيره معاد
و عتق من كل ملكة نجاة من كل هلكة» خ 230، 351، در وقت عزيمت به صفيّن به
درگاه حق تعالى عرض كرد: «اللهم رب السقف المرفوع...
ان اظهرتنا على عدّونا فجنّبنا البغى و سدّدنا للحقّ» خ 171، 245 «تسديد»
به معنى استقامت دادن و مستقيم كردن. به آن شخص كه گفت: چرا شما را با وجود حق
بودن از مقامتان كنار كردند فرمود: «يا اخا بنى اسد
انك لقلق الوضين ترسل فى غير سدد و لك بعد ذماته الصهر و حق المسئلة» ح
162، 231 سدد بر وزن شرف به معنى استقامت و استوارى است معنى اين كلام در «اسد» يا
«رسل» و يا در «ذمم» گذشت. «اسداد» جمع سدّ است كه در خ 27، 186 آمده است در خ 91
آمده: «السدد المضروبة» آن به معنى ابواب و درهاست مفردش سدّه است.
سدر
به كسر
اول- درخت كنار- به ضم اوّل- شجر النبق نيز گويند و نيز به
اسم الکتاب : مفردات نهج البلاغه المؤلف : قرشی، سید علی اکبر الجزء : 1 صفحة : 522