اسم الکتاب : مفردات نهج البلاغه المؤلف : قرشی، سید علی اکبر الجزء : 1 صفحة : 499
(كه آنها
قبل از جاهاى گودى ديده ميشوند) و نه انداخته شدن قدمى.
زلق
لغزيدن.
«زلقت
قدمه زلقا: زلّت»
در مجمع
البيان آمده: آن در اصل محلّ لغزيدن است
و آن سه
بار در كلام حضرت آمده است، در نامه عثمان بن حنيف نوشته: «و انّما هى نفسى اروضها بالتقوى لتأتى آمنة يوم الخوف الاكبر و تثبت على
جوانب المزلق» نامه 45، 417، آن نفس من است كه با تقوى ذليلش مىكنم تا در
روز خوف اكبر ايمن بيايد و در جوانب لغزشگاه ثابت بماند، جمع آن مزالق است در خ
83.
زلل
لغزيدن:
«زلّ
الرجل زلا: زلق عن صخرة و نحوها»
ازلال:
لغزاندن. استزلال: لغزش و طلب لغزش و خطا، بيست مورد از اين ماده در «نهج» يافته
است «لقد حملتكم على الطريق الواصح... من استقام فالى
الجنّة و من زلّ فالى النار» خ 119، 176 شما را به راه آشكار وا داشتم هر
كه استوار ماند به سوى بهشت و هر كه بلغزد به سوى آتش است. درباره جاهليت فرموده: «قد استهوتهم الاهواء و استزّلتهم الكبريآء و استخفّتهم
الجاهليّة الجهلاء» خ 95، 140 هواهاى نفسانى ساقطشان كرده و تكبر لغزششان
داده و جاهليت شديد خفيفشان كرده بود. مزلّة: محلّ لغزش بعد از ضربت خوردن چنين
فرمود: «ان تثبت الوطأة فى هذه المزلّة فذاك و ان تدحض
القدم فانا كنّا فى افياء اغصان...» خ 149، 207، اگر پايم در اين لغزشگاه
ثابت ماند، آن خواسته من و شماست و اگر قدم در آن لغزيد (و از دنيا رفتم) عجبى
نيست زيرا كه ما در سايه شاخهها بودهايم. درباره منافقون فرمايد: «و احّذركم اهل النفاق فانّهم الضالون المضلّون و الزالّون
المزلّون» خ 194، 307 شما را از منافقان بر حذر مىدادم كه آنها گمراه شده
و گمراه كننده و لغزش يافته و لغزش دهندگانند. «ازلّ» سريع. آن با معناى اوّلى
سازگار است «الذئب الازلّ» نامه 41، 413 يعنى
گرگ سريع و شتاب كننده كه در «ذئب» يا «خطف» گذشت.
زمر
(بر وزن
صرد) جمع زمزه به معنى دسته، فوج و گروه است و آن دو بار در «نهج» آمده است. «اللّهم... احشرنا فى زمرته غير خزايا و لا نادمين لا ناكبين
و لا ناكثين»
اسم الکتاب : مفردات نهج البلاغه المؤلف : قرشی، سید علی اکبر الجزء : 1 صفحة : 499