اسم الکتاب : مفردات نهج البلاغه المؤلف : قرشی، سید علی اکبر الجزء : 1 صفحة : 455
الرجال و ارحام النساء سيرعف بهم الزمان و يقوى بهم الايمان» خ 12، 55، فرمود: پس در اينجا حاضر است و
حقا كه حاضر است در اين عسكر ما اقوامى كه اكنون در اصلاب مردان و ارحام زنانند،
زمان در آينده آنها را به وجود مىآورد و ايمان با آنها تقويت مىشود. ابن ابى
الحديد گويد: يعنى زمان آنها را به وجود مىآورد و خارج مىكند، چنانكه انسان خونى
را كه از بينى خارج مىكند به وجود مىآورد، شاعر مىگويد.
و ما رعف الزمان بمثل عمر و و لا تلد النساء له ضريبا
.رعل
رعيل:
گروهى از اسبان كه عددشان كم است
«الرعيل:
القطعة من الخيل القليلة»
اين كلمه
تنها يكبار در «نهج» آمده است درباره معاد فرموده: «اخرجهم
من ضرائح القبور و اوكار الطيور و اوجرة السباع... مهطعين الى معاده رعيلا صموتا»
خ 83، 108 يعنى آنها را از صندوق قبرها و از لانههاى پرندگان و كنامهاى درندگان
با شتاب به سوى معاد خارج مىكند، گروههاى بهم پيوسته و ساكت.
رعو
(بر وزن
عقل) كنار شدن از جهل:
«رعا
الرجل رعوا: نزع عن الجهل»
«ارعواء»:
دست كشيدن و برگشتن از جهل و شىء قبيح در لغت آمده:
«ارعوى
الرجل عن القبيح و الجهل: كفّ عنه و رجع»
از اين
كلمه فقط دو مورد در «نهج» يافته است به آن حضرت خبر رسيد گروهى از يارانش در صفين
اهل شام را فحش مىدهند. فرمود: خوش ندارم شما اهل فحش باشيد. ولى موعظهشان كنيد
و دعا كنيد خداوند خونها را حفظ كند...» حتى يعرف الحق
من جهله و يرعوى عن الغّى و العدوان من لهج به» خ 206، 323. يعنى تا جاهل
حق را بشناسد و از ضلالت و تعدى برگردد آنكه به آندو حريص شده است و در خ 83، 108
آمده «و لا يرعوى الباقون اجتراما».
رعى
مراقبت و
مراعات. و نيز چريدن.
راغب
گويد: اصل رعى حفظ حيوان است به واسطه غذا يا دفع دشمن
در
مجمع البيان
فرموده: هر كه بر قومى ولايت داشته باشد راعى آن قوم است
راعى،
يعنى تدبير كننده قوم از اين ماده موارد زيادى در «نهج» آمده است.
اسم الکتاب : مفردات نهج البلاغه المؤلف : قرشی، سید علی اکبر الجزء : 1 صفحة : 455