اسم الکتاب : مفردات نهج البلاغه المؤلف : قرشی، سید علی اکبر الجزء : 1 صفحة : 430
نامه 74،
463، ابن ابى الحديد گويد: اهل اليمن شامل است به قبائل اولاد قحطان مثل حمير،
عكّ، جذام، كنده، ازد و...، «ربيعه» همان ربيعة بن نزار است كه شامل بكر، تغلب و
عبد القيس مىباشد «حاضر». آنكه شهرنشين است «بادى» آنكه ميان شهر و باديه رفت و
آمد مىكند.
ربق
(بر وزن
مصر) ريسمانى كه چند تا دستگيره (بند) دارد و با آن چهارپا را مىبندند. و هر
دستگيره «گره». آنرا ربقه به فتح و كسر اول گويند. و آن پنج بار در «نهج» به كار
رفته است.
ظاهرا به
اهل بصره فرموده است: «و لقد احسنت جواركم و احطّت
بجهدى من ورائكم و اعتقتكم من ربق الذل و حلق الضيم» خ 159، 224، شما را
خوب مجاورت كردم، با تلاش از پى حمايت شما آمدم، شما را از بندهاى ذلت و از
زنجيرهاى ظلم آزاد كردم «ربق» بر وزن عنب جمع ربقه است. در فضيلت نماز فرموده: «و انّها لتحتّ الذنوب حتّ الورق و تطلقها اطلاق الربق» خ
199، 316 نماز گناهانرا مىريزد مانند ريختن برگ، و آنها را رها مىكند، مانند
رها كردن از بندها.
ربك
(بر وزن
عقل) قاطى كردن- اصلاح كردن.، ارتباك: فرو رفتن و ماندن در آن. گويند:
«ارتبك
فى الوحل: نشب فيه»
و آن فقط
يكبار در «نهج» ديده مىشود كه در مقام نصيحت فرموده: «فمن
شغل نفسه بغير نفسه تحيّر فى الظلمات و ارتبك فى الهلكات» خ 157، 221، هر
كه نفس خويش را به غير خود مشغول كند، در ظلمات سرگردان مىماند و در مهالك فرو
مىرود.
ربو
اصل ربا
به معنى زيادت است: «ربابربو» يعنى زياد شد. و از اين ماده هفت مورد در «نهج» آمده
است، در مدح انصار فرموده است «هم و اللّه ربّوا
الاسلام كما بربّى الفلو، مع غنائهم، بايديهم السباط و السنتهم السلاط»
حكمت 465 «فلو» (بر وزن مصر): كرّه اسب، سباط (بر وزن كتاب) جمع سبط به معنى سخى و
سلاط جمع سليط به معنى تيز است، يعنى به خدا قسم، آنها اسلام را تربيت و زيادت
بخشيدند چنانكه بچّه اسب تربيت مىشود، اين كار را با ثروت خويش و با دستهاى
اسم الکتاب : مفردات نهج البلاغه المؤلف : قرشی، سید علی اکبر الجزء : 1 صفحة : 430