اسم الکتاب : مفردات نهج البلاغه المؤلف : قرشی، سید علی اکبر الجزء : 1 صفحة : 327
است، در
لغت آمده اين مثلى است به كسيكه حيران و سرگردان مىماند يعنى كسانى مىآيند و
زندگى و راحت تو را بهم مىريزند كه سرگردان مانى.
خدج
خداج هر
نقصانى را گويند كه در چيزى باشد:
«الخداج:
كلّ نقصان فى شىء»
و در اصل
آن است كه حيوانى بچّهاش را سقط كند، هر چند تامّ الخلقة باشد: «اخدجت الشتوة»
يعنى زمستان آبش كم شد، از اين مادّه فقط يك مورد در «نهج» آمده است. آنجا كه به
عامل صدقات نوشته: «ثمّ امض اليهم بالسكينة و الوقار
حتّى تقوم بينهم فتسلّم عليهم و لا تخدج بالتحية لهم» نامه 25، 380 يعنى در
تحيّت به آنها بخل و كوتاهى مكن.
خديجه
ام
المؤمنين سلام الله عليها. اوّلين زن رسول خدا 6، نام مباركش
فقط يكبار در «نهج» آمده است آنجا كه فرموده: رسول خدا 6 هر سال در كوه «حراء»
مجاورت مىكرد، من او را مىديدم و كسى او را نمىديد: «و
لم يجمع بيت واحد يومئذ فى الاسلام غير رسول الله 6 و خديجة و
انا» خ 192، 301، خانهاى در آن روز در اسلام جمع نكرد جز رسول خدا 6 و
خديجه و من را.
خدد
خدّ:
شكافتن
«خدّ
الارض: شقّها»
و نيز به
معنى رخسار و چهره آيد. از اين ماده يازده مورد در «نهج» ديده مىشود در رابطه با
خلقت زمين فرموده: «ارسى اوتادها و ضرب اسدادها و
استفاض عيونها و خدّ اوديتها» خ 186، 275، ميخهاى زمين را ثابت كرد و
سدّهاى (كوهها) آنرا زد، و چشمههايش را جارى ساخت و درههايش را شكافت. درباره
بىوفائى دنيا فرموده: «و انّما حظ احدكم من الارض ذات
الطّول و العرض قيد قدّه متعّفرا على خدّه» خ 83، 114، بهره هر يك از شما
از زمين در طول و عرض آن، مقدار طول انسان است در حاليكه چهرهاش بر خاك است
(منظور قبر است) در كمال ناراحتى به اصحابش فرمود: من مىدانم چه چيز شما را صلاح
مىكند و اعوجاجتان را راست مىنمايد ولى نمىخواهم شما را با فساد خودم صلاح كنم:
«اضرع الله خدودكم و اتعس جدودكم» خ 69، 99.
خدا چهرههايتان را
اسم الکتاب : مفردات نهج البلاغه المؤلف : قرشی، سید علی اکبر الجزء : 1 صفحة : 327