اسم الکتاب : مفردات نهج البلاغه المؤلف : قرشی، سید علی اکبر الجزء : 1 صفحة : 144
«باطن»
خلاف ظاهر و خفّى «بطنان» جمع بطن است و نيز به معنى وسط شىء آيد چنانكه در
استسقاء فرموده: «اللهم انشر علينا غيثك... تروى بها
القيعان و تسيل البطنان» خ 143، 200 خدايا باران خودت را بر ما گسترش ده تا
با آن بيابانها را سيراب و آب درهها را جارى فرمائى.
بعث
بر
انگيختن. ناگفته نماند معنى اين كلمه با اختلاف موارد فرق مىكند معنى مشهور آن در
«نهج» بعثت انبياء و گاهى بعث در روز قيامت است. «انّ
الله بعث محمدا 6 نذيرا للعالمين و امينا على التنزيل»
خ 12، 68 و در رابطه با قيامت فرموده: «عباد مخلوقون
اقتدارا و مربوبون اقتسارا... و كائنون رفاتا و مبعوثون افرادا...» خ 83،
109
ابتعاث
نيز به
معنى بر انگيختن است «بعيث» بر انگيخته شده در دعا به مقام رسالت فرموده: «فهو شهيدك يوم الدين و بعيثك بالحق و رسولك الى الخلق...
اكرم لديك منزلته و اتمم له نوره و اجزه من ابتعاثك له مقبول الشهادة...» خ
72، 101 اين كلمه با مشتقاتش جمعا سى و نه بار در «نهج» يافته است.
بعثر
باز شدن.
آشكار شدن «فكيف بكم لو تناهت بكم الامور و بعثرت
القبور.
هنالك تبلو كلّ نفس ما اسلفت و ردّوا الى الله مولاهم الحق و ضلّ
عنهم ما كانوا يفترون» خ 226،
349، ظاهرا منظور روئيدن بدنها و آشكار شدن آنهاست چنانكه در قاموس قران مشروحا
گفتهام، اين كلمه فقط يكبار در «نهج» يافته است.
بعد
(بفتح
اول) پس مقابل قبل. درباره آدم 7 فرموده: «فاهبطه
بعد التوبة ليعمر ارضه بنسله» خ 91، 133
بعد
(بضمّ
اوّل) دورى. «بعيد»: دور «إبعاد» دور كردن، به معنى نفرين و لعنت نيز آيد.
«مباعده»: دور كردن، متعدى است. «تباعد»: دور شدن. «استبعاد» بعيد كردن و بعيد
حساب كردن. «مباعد»: دور كننده، ناگفته نماند: در «نهج» جمع بعيد ابعاد آمده است
چنانكه درباره اموات فرموده: «جميع و هم آحاد و جيرة و
هم ابعاد» خ 111، 166 آنها مجتمعاند ولى تنها تنها، همسايهاند ولى بعيد
از هم. «فان الموت هادم لذّاتكم و مكدّر شهواتكم و
مباعد طيّاتكم» خ 230، 351 مرگ
اسم الکتاب : مفردات نهج البلاغه المؤلف : قرشی، سید علی اکبر الجزء : 1 صفحة : 144