اسم الکتاب : نقد شبهات پيرامون قرآن كريم المؤلف : معرفت، محمد هادى الجزء : 1 صفحة : 607
كريمه،
امكاناتى كه كورش براى اتمام سدّ در اختيار گذاشته، سه چيز است:
كارشناسى
و تخصّص ساخت سد، مهندسان سدساز و نظارت بر روند كار؛ اما امكاناتى كه از ساكنان
منطقه خواسته است، در موارد ذيل خلاصه مىشود: «نيروى كار انسانى»، «مواد خام
آهن»، «زغال يا چوب براى گداختن آهنها»، «مواد خام مس»، «شمارى از چهارپايان براى
حمل و نقل» و «تأمين تداركات كارگران و مهندسان، از قبيل غذا، نوشيدنى و سرپناه».
حال
اين پرسش مطرح مىشود كه آيا ايران در مرتبهاى از پيشرفت و تمدن بوده است كه
مهندسانى خبره براى ساخت سدهايى استوار و طرحهاى بزرگ عمرانى داشته باشد؟ بىترديد
فارسها تمدن ويژه خود را داشتهاند، اما مصر فراعنه به گواهى تاريخ داراى
بزرگترين مدرسه معمارى و صنعت بوده است. از 4000 سال پيش ميان مصر و سرزمينهاى
خاور نزديك رابطه استوارى وجود داشته است و از اين طريق علوم رياضى، هندسه، طب،
نجوم، راهسازى، نگارش، تقويم و ساعات، ورق، هنر كتابدارى و حفظ آثار گرانبها،
اثاثيه ظريف و پرداخت شده و هنر رنگآميزى از مصر باستان به ايران باستان منتقل
شده است.
اين
تنها تمدن مصر نبود كه فارسها از آن بهره بردند، بلكه در زمان هخامنشيان بسيارى از
دانشها، هنرها و فنآوريها را از يونان وارد كردند و همين طور از يونان مهندسان
بزرگى را براى هنر تراشكارى و كندهكارى، ساختن كاخهاى رفيع، ستونهاى بلند و
طاقهاى قوسى از مرمر و سنگهاى گرانبها به خدمت گرفتند.[1]
البته
انكار نمىكنيم كه ايرانيان نيز به آنچه آموخته بودند، افزودند و تمدنى پيشرفته را
از خود برجاى گذاشتند كه آميزهاى از تمدنهاى دنياى باستان (مصر، بابل و يونان)
بود.
در
پاسخ پرسشى كه ياد شد، مىتوان گفت كه فارسها در عصر هخامنشيان در هنر معمارى و
ساخت و ساز، مهارت ويژهاى داشتند. گواه اين مسئله بناهايى است كه باستانشناسان
كشف كردهاند و بر توان بالاى آنان در طرح و نقشه ريزيهاى مهندسى، دقت در انتخاب
مواد خام وشكلدهى آنها براى ساخت بناهاى موردنظر