اسم الکتاب : نقد شبهات پيرامون قرآن كريم المؤلف : معرفت، محمد هادى الجزء : 1 صفحة : 479
گفته مىشد:
«ومثل الّذي يعظ الكفّار كمثل الّذي ينعق ...».
ليكن
مفسّران در پاسخ آن گفتهاند كه در اينجا چيزى در تقدير است و معناى آن چنين است:
مثل دعوت تو از كفار براى اسلام آوردن، به كسى مىماند كه از حيوانات چنين دعوتى
كند ... همان گونه كه در آيات ذيل آمده است:
«أُولئِكَ
كَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُولئِكَ هُمُ الْغافِلُونَ»[1]؛
آنان همانند چهارپايان، بلكه گمراهترند. [آرى،] آنها همان غافل ماندگانند.
«فَإِنَّكَ
لا تُسْمِعُ الْمَوْتى وَ لا تُسْمِعُ الصُّمَّ الدُّعاءَ إِذا وَلَّوْا
مُدْبِرِينَ ... وَ ما أَنْتَ بِهادِي الْعُمْيِ عَنْ ضَلالَتِهِمْ إِنْ تُسْمِعُ
إِلَّا مَنْ يُؤْمِنُ بِآياتِنا فَهُمْ مُسْلِمُونَ»[2]؛
البته تو مردگان را شنوا نمىگردانى، و اين ندا را به كران- چون پشت بگردانند-
نمىتوانى بشنوانى ... تو جز كسانى را كه به نشانههاى ما ايمان آوردهاند و
مسلمانند، نمىتوانى بشنوانى.
«أَ
فَأَنْتَ تُسْمِعُ الصُّمَّ أَوْ تَهْدِي الْعُمْيَ وَ مَنْ كانَ فِي ضَلالٍ
مُبِينٍ»[3]؛
پس آيا تو مىتوانى كران را شنوا كنى، يا نابينايان و كسى را كه همواره در گمراهى
آشكارى است، راه نمايى؟
«إِنَّ
اللَّهَ يُسْمِعُ مَنْ يَشاءُ وَ ما أَنْتَ بِمُسْمِعٍ مَنْ فِي الْقُبُورِ»[4]؛
خداست كه هركه را بخواهد شنوا مىگرداند؛ و تو كسانى را كه در گورهايند نمىتوانى
شنوا سازى.
و
ديگر آيات همسان كه بيانگر ناكامى كسانى است كه انسانهاى بىدل، نا آگاه، غايب از
خود و سرگردانِ در تاريكيهاى ضلالت و گمراهى را به راه راست فرا مىخوانند:
«إِنَّ
فِي ذلِكَ لَذِكْرى لِمَنْ كانَ لَهُ قَلْبٌ أَوْ أَلْقَى السَّمْعَ وَ هُوَ
شَهِيدٌ»[5]؛
قطعاً در اين [عقوبتها] براى هر صاحبدل و حق نيوشى كه خود به گواهى ايستد، عبرتى
است.
خداى
سبحان بخشى از كلام را در تقدير گرفته است تا بدين وسيله از تشبيه واعظِ خيرخواه و
رهبر كامل در پند و ارشاد حكيمانهاش، به انسان گزافهگو و مهمل باف، كه سخنانش در
بىمفهومى، به صداى كلاغ مىماند، خوددارى كند.[6]