بنابراين
«الصابئون»- چون قبل از دخول إنّ و بعد از آن مفهوم تفاوت نمىكند- به خاطر عطف به
موضع رفع، مرفوع است.
ج-
لكِنِ الرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ مِنْهُمْ وَ الْمُؤْمِنُونَ يُؤْمِنُونَ بِما
أُنْزِلَ إِلَيْكَ وَ ما أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِكَ (نساء/
162) در اين آيه شريفه نصب مقيمين- در حالى كه طرفين آن مرفوع است- قطعاً به خاطر
مدح و اختصاص است؛ و اين چيزى است كه در لغت شايع است و در كلام خداوند هم نظير
دارد، آنجا كه فرمود: وَ الْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذا عاهَدُوا وَ
الصَّابِرِينَ فِي الْبَأْساءِ وَ الضَّرَّاءِ وَ حِينَ الْبَأْسِ أُولئِكَ
الَّذِينَ صَدَقُوا وَ أُولئِكَ هُمُ الْمُتَّقُونَ (بقره/
177) سيبويه در باب «ما ينتصب فى التعظيم و المدح» مىگويد: شنيديم بعضى از عربها
مىگويند: «الحمدلله ربَّ العالمين» به نصب رب، از يونس در اين مورد سؤال كردم،
نظرش اين بود كه اين وجهى صحيح در عربيت است.[1]
وى مىگويد: و از اين قبيل است «و المقيمين و الصابرين» كه براى مدح منصوب شدهاند
و اين در عربى بابى شايع است. وى در اين مورد به تفصيل سخن گفته است. نظر ابوعبيد
نيز همين است و بر اثبات رأى خود شواهدى از شعر عرب اقامه كرده است. (ابن قتيبه،
1393 ق، ص 53)
در
اين مورد كه چرا «اكن» با اينكه به «فاصدق» معطوف است، مجزوم آمده است؛ بايد گفت:
اين از قبيل عطف بر توهم است كه در زبان شايع است، چنانكه در قول شاعر آمده است:
فأبلونى بليّتكم لعلّى
أُصالِحُكم و استدرج نَوَيّا
كه
«استدرج» بر موضع «أُصالِحُكم»- به توهم آنكه قبلش لعلى نباشد- جزم شده است. چون
بايد گفت: «فأبلونى بليتكم اصالحكم (به سكون ح) و استدرج» (همان، ص 56) فراء در
[1] . سيبويه آراء يونس را محترم مىداشت و حجت
مىدانست.