responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : معرفت قرآنى المؤلف : معرفت، شيخ محمد هادى    الجزء : 1  صفحة : 381

برداشت كه از زمين بلند شد و آب غلبه يافته بر زمين همى افزود و كشتى بر سطح آب مى‌رفت و آب بر زمين زياد و زياد غلبه يافت تا آن‌كه همه كوه‌هاى بلند كه زير تمامى آسمان‌ها بود، مستور شد. (عهد عتيق، باب 7- 20) پانزده ذراع بالاتر، آب غلبه يافت و كوه‌ها مستور گرديد و هر ذى جسدى كه بر زمين حركت مى‌كرد، از پرندگان و بهايم و حيوانات و كل حشرات خزنده بر زمين و جميع آدميان مردند. ... (همان، باب 22- 7) و خدا محو كرد هر موجودى را كه بر روى زمين بود ... بعد از انقضاى صد و پنجاه روز آب كم شد و كشتى بر كوه آرارات قرار گرفت. ... پس نوح و پسران و زنش و زنان پسرانش با وى بيرون آمدند و نوح بعد از آن، سيصد و پنجاه سال زيست. (همان، باب 9- 6)

درحالى كه قرآن كريم داستان را به اين صورت بيان مى‌كند:

«تا آنگاه كه فرمان ما در رسيد و تنور[1] فوران كرد، گفتيم: در آن [كشتى‌] از هر حيوانى يك جفت، با كسانت- مگر كسى كه قبلًا درباره او سخن رفته است- و كسانى كه ايمان آورده‌اند، حمل كن و با او جز [عده‌] اندكى ايمان نياورده بودند! و [نوح‌] گفت: در آن سوار شويد. به نام خداست روان شدنش و لنگر انداختنش، بى‌گمان پروردگار من آمرزنده مهربان است و آن [كشتى‌] ايشان را در ميان موجى كوه آسا مى‌بُرد و نوح پسرش را كه در كنارى بود، بانگ در داد: اى پسرك من، با ما سوار شو و با كافران مباش. گفت: به زودى به كوهى پناه مى‌جويم كه مرا از آب در امان نگاه مى‌دارد. گفت: امروز در برابر فرمان خدا هيچ نگاه دارنده‌اى نيست، مگر كسى كه [خدا بر او] رحم كند و موج ميان آن دو حايل شد و [پسر] از غرق شدگان گرديد و گفته شد: اى زمين! آب خود را فرو بر و اى آسمان، [از باران‌] خوددارى كن و آب فرو كاست و فرمان گزارده شده و [كشتى‌] بر جودى قرار گرفت و گفته شد: مرگ بر قوم ستمكار و نوح پروردگار خود را آواز داد و گفت: پروردگارا، پسرم از كسان من است و قطعاً وعده تو راست است و تو بهترين داورانى. فرمود: اى نوح، او در حقيقت از كسان تو نيست؛ او [داراى‌] كردارى ناشايسته است. پس چيزى را كه بدان علم ندارى از من مخواه. من به تو اندرز مى‌دهم كه مبادا از نادانان باشى. گفت: پروردگارا، من به تو پناه مى‌برم كه از تو چيزى بخواهم كه بدان علم ندارم و اگر مرا نيامرزى و به من رحم نكنى‌


[1] . كلمه« تنور» از ريشه مشترك لغات سامى و هندى و اروپايى و تنوره فارسى به معناى فرياد و فوران و انفجار و صوت بلند است و مراد، تنور نانوايى نيست.

اسم الکتاب : معرفت قرآنى المؤلف : معرفت، شيخ محمد هادى    الجزء : 1  صفحة : 381
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست