responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : مصونيت قرآن از تحريف المؤلف : معرفت، محمد هادى    الجزء : 1  صفحة : 227

هفت نفر را نازل كرد كه قريش شش نفر را زدودند (فمحت قريش ستّة) و ابو لهب را گذاشتند.»[1]

مثل اين روايت- با اين سند پوشالى- كه مجهولى از مجهولى روايت كرده مستند شيخ نورى و همكيشانش در قول به تحريف مى‌باشد، گذشته از اين‌كه متن آن نيز كاملا مبهم است. اين اسمها در كجاى قرآن و نام چه كسانى بوده است؟

قريش چه وقت و چرا آن را زدودند؟ و شايد همان روايت هفتاد اسم باشد كه «واقفيّه» روايت نموده‌اند و آب رفته تا به هفت رسيده است. چرا؟ شايد ديده‌اند، هفتاد خيلى زياد است و كسى از آنان نمى‌پذيرد، پس با يك درجه كاهش آن را از دهها به يكها تنزل دادند!

دسته پنجم: رواياتى است كه به آن استناد جسته‌اند، ولى در آن چيزى‌كه بتواند مستند قول به تحريف باشد وجود ندارد

، دو نمونه از آن را ذكر مى‌كنيم:

1. ابو سعيد نيشابورى در حديث شماره 31 «اربعين حديث» خود، با سند، از جابر بن عبد الله انصارى روايت مى‌كند كه پيامبر صلّى اللّه عليه و آله به على بن ابى طالب عليه السّلام گفت: «اى على! مردم از درختان گوناگون آفريده شده‌اند و من و تو از يك درخت آفريده شده‌ايم، چون خداوند متعال مى‌فرمايد: «وَ فِي الْأَرْضِ قِطَعٌ مُتَجاوِراتٌ؛ در زمين بخشهايى است نزديك به هم» حتّى بلغ «يسقى بماء واحد»[2] تا رسيد به: «از يك آب سيراب مى‌شود» پيامبر اين‌چنين قرائت كرد؛ يعنى آيه را در مورد خودش و برادرش على عليه السّلام تأويل نمود.»

محدّث نورى به‌عنوان دليل تحريف به اين حديث استدلال كرده‌[3]، ولى‌


[1] . كشى، رجال، ص 247، شماره 135، در شرح‌حال« ابو الخطاب».

[2] . رعد( 13) آيه 4.

[3] . فصل الخطاب، ص 296.

اسم الکتاب : مصونيت قرآن از تحريف المؤلف : معرفت، محمد هادى    الجزء : 1  صفحة : 227
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست