درحقيقت،
مفهوم آيات ياد شده اين مسئله را آشكار مىكند كه ميان شريعتاسلام وديگر
شريعتهاى آسمانى كه پيامبران مردم را به سوى آن فراخواندهاند، پيوندى استوار
برقرار است و اسلام ادامه راه آنهاست؛ با اين تفاوت كه اسلام آخرين و كاملترين
دين الهى است و همگان بايد در مدار آن، خويش را تسليم فرمانهاى خداوند سازند:
«وَ أَنْزَلْنا إِلَيْكَ الْكِتابَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقاً لِما بَيْنَ يَدَيْهِ
مِنَ الْكِتابِ وَ مُهَيْمِناً عَلَيْهِ»[2].
اين
آيه كريمه، مجالى براى كژانديشان نمىگذارد تا با تمسك به ماهيت يكسان وخدايى بودن
همه اديان و نيز تصديق اسلام نسبت به آنها، همه اديان را در يك سطح بپندارند؛ به
گونهاى كه پيروى از هر كدام را راه رشد و رهنمون انسان به سوى نجات وسعادت
بدانند. قرآن اين انديشه را بهشدت، نفى كرده، تأكيد مىكند كه حقيقت در مسير
تكاملى خويش، به شريعت اسلام رسيده و در آن منحصر شده است. قرآن با بيان
«قُلْ إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي»[3]
تصريح مىكند كه تنها راه رسيدن بهسعادت وخوشبختى، پيروى از آيين اسلام است
وهركس كه خدادوست وخداجوست، بايد در پرتو آخرين فرستاده او گام نهد؛ يعنى حقيقت
تكامل يافته همه اديان و شرايع الهى، در شريعت اسلام فراهم آمده است و براى رسيدن
به همه آن حقايق، بايد از اين حقيقت تكامل يافته پيروى كرد.
[1] . بيّنه، 5:« و فرمان نيافته بودند، جز آنكه خدا
را بپرستند و در حالى كه به توحيد گراييدهاند، دين خود را براى او خالص گردانند و
نماز برپا دارند و زكات بدهند. دين ثابت و پايدار همين است.»
[2] . مائده، 48:« و ما اين كتاب را به حق، به سوى تو
فرستاديم؛ در حالى كه تصديقكننده كتابهاى پيشين و حاكم بر آنهاست.»
[3] . آل عمران، 31:« بگو:" اگر خدا را دوست
داريد، از من پيروى كنيد."»
اسم الکتاب : قصه در قرآن المؤلف : معرفت، محمد هادى الجزء : 1 صفحة : 28