responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : قصه در قرآن المؤلف : معرفت، محمد هادى    الجزء : 1  صفحة : 26

وَ ما كُنْتَ بِجانِبِ الطُّورِ إِذْ نادَيْنا وَ لكِنْ رَحْمَةً مِنْ رَبِّكَ لِتُنْذِرَ قَوْماً ما أَتاهُمْ مِنْ نَذِيرٍ مِنْ قَبْلِكَ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ»[1].

در سوره آل عمران، در آغاز داستان مريم مى‌خوانيم: «ذلِكَ مِنْ أَنْباءِ الْغَيْبِ نُوحِيهِ إِلَيْكَ وَ ما كُنْتَ لَدَيْهِمْ إِذْ يُلْقُونَ أَقْلامَهُمْ أَيُّهُمْ يَكْفُلُ مَرْيَمَ وَ ما كُنْتَ لَدَيْهِمْ إِذْ يَخْتَصِمُونَ»[2].

در سوره ص پيش از باز گفتن داستان آدم عليه السلام، تصريح شده است: «قُلْ هُوَ نَبَأٌ عَظِيمٌ. أَنْتُمْ عَنْهُ مُعْرِضُونَ. ما كانَ لِي مِنْ عِلْمٍ بِالْمَلَإِ الْأَعْلى‌ إِذْ يَخْتَصِمُونَ. إِنْ يُوحى‌ إِلَيَّ إِلَّا أَنَّما أَنَا نَذِيرٌ مُبِينٌ. إِذْ قالَ رَبُّكَ لِلْمَلائِكَةِ إِنِّي خالِقٌ بَشَراً مِنْ طِينٍ»[3].

در سوره هود، پس از داستان نوح عليه السلام مى‌خوانيم: «تِلْكَ مِنْ أَنْباءِ الْغَيْبِ نُوحِيها إِلَيْكَ ما كُنْتَ تَعْلَمُها أَنْتَ وَ لا قَوْمُكَ مِنْ قَبْلِ هذا»[4].

همه اين آيات و همانند آن، بر وحيانى بودن قرآن- كه اعتقادى پايه‌اى در دين اسلام است- تأكيد و آن را تثبيت مى‌كند.


[1] . قصص، 44- 46:« و چون امر پيامبرى را به موسى واگذاشتيم، تو در جانب غربى طور نبودى و از گواهان نيز نبودى، لكن ما نسل‌هايى را پديد آورديم و عمرشان طولانى شد و تو در ميان ساكنان شهر مدين مقيم نبودى تا آيات ما را برايشان بخوانى، لكن ما بوديم كه فرستنده بوديم و آن دم كه موسى را ندا در داديم، تو در جانب طور نبودى، ولى اين اطلاع تو رحمتى است از پروردگارت تا قومى را كه هشدار دهنده‌اى پيش از تو برايشان نيامده است، بيم دهى؛ باشد كه آنان پند پذيرند.»

[2] . آل عمران، 44:« اين از اخبار غيب است كه بر تو وحى مى‌كنيم؛ وگرنه وقتى كه آنان قلم‌هاى خود را براى قرعه‌كشى به آب مى‌افكندند تا يكى از آنان سرپرستى مريم را به عهده گيرد، نزد آنان نبودى و نيز وقتى كشمكش مى‌كردند، نزدشان نبودى.»

[3] . ص، 67- 71:« بگو اين خبرى بزرگ است كه شما از آن روى بر مى‌تابيد. درباره ملأ اعلى دانشى نداشتم؛ آن‌گاه كه مجادله مى‌كردند. به من هيچ وحى نمى‌شود، جز اين‌كه من هشداردهنده‌اى آشكارم. آن‌گاه كه پروردگارت به فرشتگان گفت:" من بشرى را از گل خواهم آفريد."»

[4] . هود، 49:« اين از خبرهاى غيب است كه آن را بر تو وحى مى‌كنيم. پيش از اين، نه تو آن را مى‌دانستى و نه قوم تو، پس شكيبا باش كه فرجام نيك از آن تقواپيشگان است.»

اسم الکتاب : قصه در قرآن المؤلف : معرفت، محمد هادى    الجزء : 1  صفحة : 26
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست