البته
از كتاب تاريخ كرمان چنين به دست مىآيد كه اين ديوار پيش از انوشيروان ساخته شده
بود، اما گذشت زمان آن را در معرض ويرانى و فروپاشى قرار داد.
[1] . ياقوت حموى مىنويسد:« در شهر باب الابواب(
دربند) ديوارى سنگى است كه طول آن از كوه شروع مىشود و در امتداد آن، بخشى بينى
مانند، تا درون دريا پيش رفته است تا از نزديك شدن كشتىها به ديوار جلوگيرى كند.
اين ديوار، سازهاى محكم و پايهاى استوار دارد و از ساختههاى انوشيروان و يكى از
مرزهاى بزرگ و باشكوه است؛ زيرا در اطراف اين مرز، دشمنان گوناگون فراوانى با
نژادها و زبانهاى مختلف وجود دارند. انوشيروان اين ديوار را با خرسنگها و سرب
برپا كرده و آن را تا درون دريا كشانده است. بخشى كه تا دريا امتداد يافته، به
گونهاى محكم شده است كه كسى نمىتواند وارد آن شود. اين ديوار را با سنگهاى
كندهكارى شده چهارگوش و خوش قواره ساخته بودند و پنجاه مرد نمىتوانستند
كوچكترين آنها را از جا بردارند. سنگها با ميخ و سرب، محكم شده و از دل دريا،
روى هم قرار گرفته بود تا آنكه ديوار از سطح دريا به اندازهاى كه در پهنا و
بلندى، همسان با بخش خشكى باشد، بالا آمده بود و طول ديوار از دريا تا دامنه كوه،
هفت فرسخ در نظر گرفته شده بود.»( معجم البلدان، ج 1، ص 303- 305).
مسعودى نوشته است كه كسرا
انوشيروان ديوار را از درون دريا به مقدار چهار هزار ذراع با خرسنگ و آهن و سرب
بنا نهاد و اين بخش از ديوار كه درون درياست، صدّ يا كوه نام دارد و تاكنون( سال
322 ه. ق) باقى است و مانع از ورود كشتى دشمن مىشود. ادامه اين ديوار تا ميانه كوه
و دريا كشيده شده است.
مسعودى مىافزايد: ديوار تا مناطق
بلند و پست كوه و شكافهاى ميان آن كشيده شده است( يعنى همه شكافهاى آنجا را
پوشانده است و نزديك به چهل فرسنگ مىشود تا آنكه به دژ« طبرستان» منتهى مىشود(
مروج الذهب، ج 1، ص 176 و 264).
به نظر نگارنده، شايد اين مورخان«
صاروج» را با« سرب» به جهت شباهت آن دو، اشتباه گرفتهاند؛ زيرا هزار سال نيز از
ساخت آن مىگذشته است.« صاروج» تركيبى از سنگ آهك، املاح كليسم و باريون است كه با
حرارت دادن به دست مىآيد. اين ماده در روكش و نماى ديوارها، حوضها و حمامها به
كار مىرود. اين روش در گذشته وجود داشته و در پايه ساختمانهاى بزرگ، پلها و
مخازن آب به كار مىرفته است؛ زيرا در برابر رطوبت مقاومت دارد و در مقابل عوامل
جوّى و محيطى، نفوذناپذير و همانند سيمانهاى كنونى، مقاوم است.
اسم الکتاب : قصه در قرآن المؤلف : معرفت، محمد هادى الجزء : 1 صفحة : 142