اسم الکتاب : فرهنگ اعلام جغرافيايى - تاريخى در حديث و سيره نبوى (ترجمه المعالم الأثيره فى السنة و السيرة) المؤلف : حسن شراب، محمد محمد؛ مترجم حميد رضا شيخي الجزء : 1 صفحة : 414
همچنين
مىتواند از ماده «استنقاع» باشد كه به معناى فراوانى آب در آن زمين است. نيز
مىتواند از «نقع» باشد، به معناى سيراب شدن و فرو نشستن عطش.
نقعاء:
جايى
است در پشت مدينه در بالا دست نقيع، در سرزمين مزينه.
مسير
پيامبر خدا صلّى اللّه عليه و آله در غزوه بنى مصطلق از اين مكان مىگذشت.
(1)
نقمى:
(به
فتح اول و دوم و سوم و الف مقصور)، از «نقمه» است به معناى عقوبت و مجازات. «نقمى»
نام جايى است كه در غزوه خندق از آن ياد شده و آمده است:
«در
روز خندق، غطفان و پيروان آنها، از اهالى نجد آمدند و در ذنب نقمى، واقع در كنار
كوه احد، اردو زدند». نقمى واديى است كه از شمال كوه و عيره و احد مىگذرد و سپس
به وادى «حمض»، در بخش معروف به «خليل» در شمال مدينه، مىريزد.
«زبير»،
كه مزرعهاى بوده از عبد اللّه بن زبير و نيز كوه ثور، يكى از حدود حرم مدينه، در
نقمى قرار دارد.
(2)
نقيع:
در
لغت به معناى آبگير و به معناى زمين هموار يا دشت است. «نقيع» واديى است در جنوب
مدينة النبى كه پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و خلفاى پس از او، آن را قرق كردند.
اين وادى را تا بئر الماشى در 38 كيلومترى جنوب مدينه- در راه هجرت- به نام نقيع
مىخوانند و از بئر الماشى تا ذو الحليفه را «عقيق الحسا» مىگويند كه «نعنع
حساوى» در مدينه منسوب به آن مىباشد. از ذو الحليفه تا جايى كه وادى به اضم، در
مجمع الأسيال، مىريزد، به نام عقيق مدينه خوانده مىشود. طول اين وادى از
سرچشمههاى آن تا مدينه، حدود يكصد و پنجاه كيلومتر است. آن قسمت از اين وادى را
كه پيامبر خدا صلّى اللّه عليه و آله قرق كرد «قاع النقيع» است. قاع النقيع زمين
گستردهاى است كه چراگاهها و مرغزارهاى سرسبزى را مىروياند. در حديث آمده است كه
پيامبر صلّى اللّه عليه و آله «غزر النقيع» را قرقگاه قرار داد. «غرز» نوعى گياه
است و «نقيع» به معناى دشت مىباشد.
برخى
علما آن را «نقيع الخضمات» ناميدهاند كه به نظر مىرسد اين غير از نقيع اول است.
اسم الکتاب : فرهنگ اعلام جغرافيايى - تاريخى در حديث و سيره نبوى (ترجمه المعالم الأثيره فى السنة و السيرة) المؤلف : حسن شراب، محمد محمد؛ مترجم حميد رضا شيخي الجزء : 1 صفحة : 414