اسم الکتاب : فرهنگ اعلام جغرافيايى - تاريخى در حديث و سيره نبوى (ترجمه المعالم الأثيره فى السنة و السيرة) المؤلف : حسن شراب، محمد محمد؛ مترجم حميد رضا شيخي الجزء : 1 صفحة : 259
ذو الخلصه است و همواره در كنار «ثروق» و «وليّه» نام برده مىشود.
اين هر سه، در جنوب جزيرة العرب ميان سعودى و يمن شمالى قرار دارند. اعبل و عبلاء
در لغت به معناى سنگ سفيد است. «الصخرة العبلاء»؛ يعنى صخره سفيد.
(1)
عتر:
(به
كسر اول و سكون دوم)، كوهى است در سمت قبله مدينه كه به آن «مستنذر اقصى»
مىگويند.
(2)
عتوتا:
در
«منتخب كنز العمال» آمده است قذاذ بن حدرجان، از يمن، از جايى كه به آن «عتوتا»
مىگويند نزد پيامبر خدا صلّى اللّه عليه و آله آمد. چنين جايى را در معجم البلدان
نيافتم. البته ياقوت از جايى به نام «عنّه» ياد كرده و گفته است: قريهاى است در
يمن. بنابراين، احتمال دارد كه «عتوتا»، «عنونا» باشد كه تصحيفى است از «عنّه».
(3)
عتيق:
در
اينجا به معناى «معتوق» (آزاد شده) است و مراد بيت اللّه الحرام مىباشد. وجه
تسميه آن به عتيق آن است كه از قيد و سلطه سلاطين و جباران آزاد شده است و هيچ
جبّار و سلطانى نمىتواند مدّعى مالكيت اين خانه شود و يا به آن آسيب و گزندى
برساند؛ زيرا به كسى جز خداى تعالى نسبت داده نمىشود. خداوند در كتاب خود از اين
خانه، با وصف «عتيق» ياد كرده، فرموده است: ... وَ
لْيَطَّوَّفُوا بِالْبَيْتِ الْعَتِيقِ.[1]
(4)
عثّر:
(به
فتح اول و تشديد دوم)، جايى است كه در آن، شير (حيوان) زياد بوده و در قصيده كعب
بن زهير، كه در مدح پيامبر صلّى اللّه عليه و آله سروده، از آن نام برده شده است.
بعضى گفتهاند: عثّر شهرى است در يمن.
(5)
عثعث:
كوهى
است در مدينه كه به آن «سليع»، مصغّر «سلع» مىگويند. عثعث در لغت به معناى تپه
ريگ و نرم است.
ثنيّه
يا گردنه عثعث، منتسب به همين كوه مىباشد. خانههاى اسلم بن افصى، از انصار، بر
روى اين كوه قرار داشت.
(6)
عثيانه:
(به
كسر عين و سكون ثاء)، روايتى است در «عبابيد» واقع در راه هجرت پيامبر صلّى اللّه
عليه و آله.
(7)
عجلز:
(به
فتح اول و سكون دوم)، از نواحى ضريّه نام برده شده است.- «ضريّه».
اسم الکتاب : فرهنگ اعلام جغرافيايى - تاريخى در حديث و سيره نبوى (ترجمه المعالم الأثيره فى السنة و السيرة) المؤلف : حسن شراب، محمد محمد؛ مترجم حميد رضا شيخي الجزء : 1 صفحة : 259