اسم الکتاب : فرهنگ اعلام جغرافيايى - تاريخى در حديث و سيره نبوى (ترجمه المعالم الأثيره فى السنة و السيرة) المؤلف : حسن شراب، محمد محمد؛ مترجم حميد رضا شيخي الجزء : 1 صفحة : 213
پشت وادى القرى متعلّق به زهرى و قبر او نيز در همين ملك است.
بنابراين، شغب در نواحى شهر «اعلا»، در شمال عربستان سعودى واقع است.
(1)
شفر:
(به
ضمّ شين و فتح فاء)، كوهى است در مدينه، در بيخ قرقگاه يا جمّاء امّ خالد كه به
بطن عقيق سرازير مىشود. گلّه مدينه در روزى كه كر زبن جابر به آن دستبرد زد، در
اين كوه، مشغول چرا بود.
پيامبر
خدا صلّى اللّه عليه و آله در جستجوى او تا بدر يا نزديك بدر رفت. جمّاء امّ خالد
همان است كه راه مكه (از راه بدر) از سايه عصرگاهى آن مىگذرد؛ يعنى در واقع از
شرق آن مىگذرد و كوه شغر در ميان اين جمّاء و عقيق واقع شده است و از ميان آن دو،
راه شوسهاى مىگذرد كه به ذى الحليفه منتهى مىگردد.
(2)
شقّ:
(به
كسر شين و فتح آن، هر دو روايت مىشود)، يكى از دژهاى خيبر يا وادىاى در خيبر
بوده است. شقّ و نطاء، دو دژى هستند كه در تقسيم غنايم سهم پيامبر خدا صلّى اللّه
عليه و آله شد. بلادى مىنويسد: شقّ، در حال حاضر به نام وادى صوير معروف است.
(3)
شقراء:
مؤنث
«اشقر» است. ياقوت از ابو عبيده روايت كرده كه گفت: عمرو بن سلمة بن سكن اسلام
آورده و مسلمان واقعى شده بود. او خدمت پيامبر صلّى اللّه عليه و آله آمد و از آن
حضرت تقاضا كرد قرقگاهى را كه ميان شقرا و سعديه است، به اقطاع وى دهد. سعديه و
شقراء، دو آبگاه هستند.
سعديه
از عمرو بن سلمه بود و شقراء، از بنى قتادة بن سكن بن قريط؛ اين قرقگاه مساحتى است
به طول نه ميل در نه ميل.
(4)
شقره:
(به
ضمّ اول و سكون دوم)، جايى است در راه فيد، ميان كوههايى سرخ رنگ، كه (به روايت
بيهقى) برخى از به هزيمت رفتگان در جنگ احد به آنجا گريختند. در شقره مقدار زيادى
از چوبهاى درختان خرماى هندى را براى ساختن مسجد النبى، بعد از حريق، قطع كردند
(سمهودى).
شقره
نزديك نخيل در راه مدينه و قصيم است و شصت و هفت كيلومتر با مدينة النبى فاصله
دارد و هنوز هم به همين نام معروف است.
(5)
شقوق:
(ذات
الشقوق)، نام محلّى است.
اسم الکتاب : فرهنگ اعلام جغرافيايى - تاريخى در حديث و سيره نبوى (ترجمه المعالم الأثيره فى السنة و السيرة) المؤلف : حسن شراب، محمد محمد؛ مترجم حميد رضا شيخي الجزء : 1 صفحة : 213