اسم الکتاب : فرهنگ اعلام جغرافيايى - تاريخى در حديث و سيره نبوى (ترجمه المعالم الأثيره فى السنة و السيرة) المؤلف : حسن شراب، محمد محمد؛ مترجم حميد رضا شيخي الجزء : 1 صفحة : 192
از نواحى مدينة النبى.
(1)
سباع:
جمع
«سبع»، نام يك وادى است. در همين وادى بود كه زبير بن عوام به قتل رسيد.
(2)
سبخه:
(به
فتح سه حرف نخست)، در لغت به معناى زمين شورهزار است و جايى است در مدينه منوره،
ميان خندق و كوه سلع كه چسبيده به مدينه است. در همين سبخه بود كه گروهى از سواران
سپاه شرك با عبور از نقطه تنگى در خندق، در آنجا به جولان و رجزخوانى پرداختند.
يكى از اين افراد عمرو بن عبد ودّ بود كه به دست على بن ابى طالب عليه السّلام
كشته شد. در حديث آمده است كه دجّال در سبخه اردو مىزند.
-
«نقشه غزوه خندق».
(3)
سبّر:
نگاه
كنيد به «سيّر».
(4)
سبع:
اين
كلمه، به سكون باء و ضمّ و فتح آن مىآيد. همان بئر السبع است در صحراى نقب در فلسطين
(كه خدايش به مسلمانان بازگرداند). اين قريه ملك عمرو بن عاص بود و وى پس از
بركنارىاش از حكومت مصر به آنجا رفت. فرزندش عبد اللّه بن عمرو نيز در آنجا سكونت
داشت و در همانجا درگذشت.
بخارى
آورده است: چوپانى مشغول چراندن گوسفندان خود بود كه ناگاه گرگى حمله كرد و
گوسفندى را گرفت. چوپان به دنبال گرگ دويد. گرگ به طرف او برگشت و گفت: كيست كه در
روز سبع به داد اين گوسفند برسد؛ روزى كه اين گوسفند را چوپانى جز من نيست.
گفتهاند همان جايى است كه روز قيامت صحنه محشر در آنجا برپا مىشود.
اسم الکتاب : فرهنگ اعلام جغرافيايى - تاريخى در حديث و سيره نبوى (ترجمه المعالم الأثيره فى السنة و السيرة) المؤلف : حسن شراب، محمد محمد؛ مترجم حميد رضا شيخي الجزء : 1 صفحة : 192