اسم الکتاب : تفسير اثرى جامع المؤلف : معرفت، محمد هادى الجزء : 1 صفحة : 62
پديده
تداعى معانى
خطورات
فكرى را- كه واردات قلبى ناميده مىشوند- مىتوان با پديده تداعى معانى (مطلبى كه
با كمك مطلبى ديگر، به ياد مىآيد)[1] تفسير
كرد. گاه، به ذهن انسانهاى بزرگ، انديشههايى لطيف و نظراتى دقيق پيشى مىگيرد كه
تنها خاستگاه آن، تلاوت آياتى است كه به گوش آنان رسيده و ناگاه، به مناسبت،
لطايفى- كه انديشههايى ظريف است- به ذهنشان خطور مىكند؛ بى آن كه مدلول ذاتى
كلام باشد؛ البته جزو مفهوم عام كلام است. چه بسيار انديشههاى تازه و نكتههاى
لطيفى كه به مجرد روبهرو شدن با حادثه يا مشاهده رويدادى، به ذهن خردمندان خطور
مىكند و آنان را متوقف ساخته و حجت خود را بر ايشان تمام كرده است؛ آنسان كه
درسها و عبرتهايى از آن برگرفتهاند. همچنين گاه، گوش فرا دادن به تلاوتى يا
قرائت آيهاى، مكارم اخلاق و مبادى آداب را به يادشان مىآورد. همه اينها از قبيل
تداعى معانى و خارج از دلالت خود لفظ مىباشد، بلكه مطلبى است كه گاه، با مطلبى
ديگر به ياد آورده مىشود؛ حتى اگر ضد آن باشد؛ چه رسد بدان جا كه نظير آن [به
ذهن] آيد.
براى
نمونه هنگامى كه عارف سالك، به اين خطاب خداى تعالى به موسى و هارون، گوش فرا
مىدهد: «به سوى فرعون برويد كه طغيان كرده است. با او سخنى نرم گوييد؛ شايد كه
پند پذيرد يا بترسد»،[2] بى درنگ،
ضرورت تهذيب نفس و بازداشتن آن از طغيان و نافرمانى، به ذهنش تبادر مىكند.
پس
اين گونه خويشتن را مخاطب مىسازد: تو را چه شده است كه از فرعونِ طغيانگر نفس
خود غافل شدهاى؟ نزد آن برو و همه توانت را در تهذيب و رياضت آن فراهم كن و با
نرمش، با آن مدارا كن؛ باشد كه پند گيرد و باز ايستد و به راهنمايىهاى عقل حكيم
تن در دهد.
[1] . بر اساس تعبير ابن صلاح كه در ادامه، سخن وى
خواهد آمد.