ممكنست كه مقصود پيروى قوت اراده و اختيار باشد يعنى هر اراده
و اختيارى تابع ساختمان بدن و چگونگى مزاج است. امكان دارد كه مراد از قوه نفوس
قدرت تفكر و ادراك كليات باشد.
يعنى هر كس بمقتضاى
تركيب بدن و كيفيت مزاج تن خود فكر ميكند و مىفهمد.
بعيد نيست كه همه اينها
مقصود باشد يعنى هر كس بتناسب بدنى كه دارد جانى پيدا ميكند و بهمان تناسب قدرت و
حركت دارد بهمان اقتضا احساس مىكند فكر ميكند و ادراك مينمايد.
بدن ما از عناصر و مواد
بسيارى تشكيل شده و چون تحت تأثير عواملى دائما در تحليل است عناصر تركيبى خود را
از دست ميدهد.
بوسيله غذا كمبود آن
عناصر جبران مىشود بنا بر اين بدن امروز ما غذائى است كه ديروز خوردهايم.
فرزندان ما يعنى چشم و
گوش و دست و پا فكر و احساس و اراده آنها هر چه هستند غذاى قبلى ما بودهاند و ما
هم هر چه هستيم غذاى قبلى ديگران بودهايم، بارى از مقصد دور نرويم براى اينكه
بدانيد تا چه اندازه نيروى نفسانى تابع مزاج جسمانى است چند نمونه ياد ميكنيم:
آيا قدرت و زور تابع بدن
نيست؟ آيا هر چه بدن قوىتر باشد زور بيشتر نيست؟
آيا چنين نيست كه امتلاء
معده يا گرسنگى خصوص عطش زياد نور چشم را كم ميكند؟ غلبه صفراء شيرينى را بكام ما
تلخ ميگرداند.