responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : شگفتي‌هاى آفرينش (ترجمه توحيد مفضل) المؤلف : ميرزايي، نجفعلي    الجزء : 1  صفحة : 164

بشناسد و حال آنكه عقل او قاصر از احاطه به اوست؟ در پاسخ گفته مى‌شود: بندگان تا حدّ توان و طاقت مكلّفند. يعنى بايد تا حدّى تلاش كنند كه به او يقين پيدا كنند و امر و نهى او را بشنوند و فرمان ببرند.

اينان مكلّف به شناخت احاطه‌اى نيستند. چنان كه پادشاه بر زيردستانش واجب نمى‌كند كه بدانند آيا او كوتاه است يا بلند، سفيد است يا گندمگون بلكه او اقرار و اعتراف به فرمانهاى خود را از مردم مى‌طلبد. نمى‌بينى وقتى كه فردى به آستان پادشاهى رسد، و بگويد: «خود را بر من بنمايان تا تو را خوب بشناسم و اگر نه سخنانت را نمى‌شنوم»، سزاوار عذاب و عقاب آن پادشاه مى‌گردد. نيز كسى كه تنها هنگامى به خداوند آفرينشگر اقرار مى‌كند كه بتواند بر او احاطه يابد، خود را در معرض سخط و خشم الهى افكنده است.

اگر بگويند: آيا او را در وصف نمى‌آوريم و نمى‌گوييم: «او عزيز، حكيم، جواد و كريم» است؟

پاسخ مى‌دهيم: تمام اين صفات، براى اقرار است نه احاطه. مى‌دانيم كه او حكيم است امّا كنه آن را نمى‌يابيم، «قدير» و «جواد» و ديگر صفات نيز همين گونه است. چنان كه گاه آسمان را مى‌بينيم ولى به جوهر و كنه آن پى نمى‌بريم، دريا را مى‌نگريم ولى به پايان آن آگاه نيستيم. بلكه او بى‌پايان است و برتر از تمام اين امثال است و همه امثال كوتاهتر از توان بيان اوست. امّا عقل راهنمايى براى شناخت اوست.

اگر بگويند: چرا عقايد در باره او ناهمگون است؟

پاسخ داده مى‌شود: زيرا اوهام از درك مقدار عظمت و سترگى او عاجز است. گاه مردم با اوهام ناتوان و ضعيف خود مى‌خواهند او را بشناسند و به او

اسم الکتاب : شگفتي‌هاى آفرينش (ترجمه توحيد مفضل) المؤلف : ميرزايي، نجفعلي    الجزء : 1  صفحة : 164
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست