شعارشان علامت پيامبر و پرچمى است كه خداى رحمان در برابر
كسانى كه با او مكر مىباختند، وى را پيروز كرد.
آن سپاه را مردانى
پيشتاز و تيز تك[1] است كه
گويى ببرهاى بيان و شيرهاى ژيان به مسابقه در آمدهاند[2].
چون دريايى متلاطم از
فرط انبوهى و كثرت موج مىزنند و به شمارش در نمىآيند.
چون از جاى بجنبند
بالهاى خود را بر انبوه سواران (شما) كه برابر ايشان اندك نمايند، بگسترند.
پيران و جوانانى كه
ريختن خونهاى شما را حلال مىدانند و به خونخواهى كشتگان خويش برخاستهاند[3].
شما را مىبينم كه چون
نيزهها ردّ و بدل شود و به جولان در آيد، مردانتان از پشت مركبها چون برگ خزان بر
زمين فرو ريزند.
ما سپاه خود را بر شما
بتازانيم و چنان عقابى كه پرنده شكار شده خود را به چنگال بربايد، شما را برباييم،
چون به سوگ نشينيد بايد بر كشتگان بسيارى از آن خود بگرييد، و بسى كارها رود كه از
ديد خرد شما پنهان باشد.
آنجاست كه آنكو پيرو
هدايت است، راه حق را يافته و آنكه سزاوار دوزخ است آتشى سخت بر او دهان گشوده.
اگر روزگار لختى شما را
دولتى داد از خود بىخود نشويد كه زمان زارى دراز مدت شما نزديك شده است.
(ياران معاويه) گفتند:
آرى (اينك) وى را شناختيم، او بدزبانترين شاعر و فرومايهترين نديم و همنشين است[4]. معاويه
گفت: اى ابا طفيل، آيا تو اينان را مىشناسى؟ گفت: من اينان را رهرو خير نمىشناسم
و از شرّ به دور نمىدانم.
[1] متن به تصحيح قياسى« سرعان» و در اصل[ لها
شرعاء].
[2] متن« دواهى السّباع» و در اصل به تحريف[
دواعى ...].
[3] متن به تصحيح قياسى« تستقيدها قصاصطلبى» و در
اصل به تحريف[ يستعيدها].
[4] متن به تصحيح قياسى« الأم جليس» و در اصل[ و
المّ جليس].