responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : پيكار صفين (ترجمه وقعة صفين) المؤلف : نصر بن مزاحم؛ مترجم پرويز اتابکي    الجزء : 1  صفحة : 628

دروغ و باطلى را مى‌زدايد و دور مى‌راند.

هر كس كه روزى معتقد به لزوم نگهداشت پيوند خويشاوندى بوده اينك با من يار و همفكر است.

چه قدر ميان آن كس كه از دور بانگى مى‌كند و آن كس كه با تمام قوا درگير جنگ شده، و آن كه دست از هستى شسته و ضربات نيزه‌ها و تيغهاى برّان را به گشاده‌رويى استقبال مى‌كند، تفاوت است.

آيا معاوية بن حرب مرا تبعيد مى‌كند؟ تحمّل چنين تبعيدى پروردگارم را از من خرسند خواهد كرد.

و اگر عمرو بر اثر اين سخنانم از من دورى گزيند، باكى نيست كه دستهاى او به نيرنگ و خيانت آلوده است، و من اگر از سر ديندارى خود از آنان مى‌گسلم، در خاور و باختر به آرامش وجدان پهنه گسترده‌اى فراروى دارم.

هماوردى على و عروه دمشقى و از پا در آمدن او

آن روز عروة بن داود دمشقى‌[1] به ميدان آمد و گفت:

اى ابا الحسن، اينك كه معاويه هماوردى با تو را خوش ندارد به هماوردى من آى. على گام پيش نهاد و يارانش به او گفتند: اين سگ را فرونه كه همطراز[2] تو نيست. گفت: به خدا سوگند كه امروز به ديد من كين‌توزى وى نسبت به من كمتر از معاويه نيست. من و او را به هم واگذاريد. سپس بدو حمله برد و وى را به دو نيم كرد، چنان كه پيكرش نيمى از راست و نيمى از چپ به خاك افتاد. و هر دو سپاه از صلابت اين ضربت به لرزه در آمدند، آنگاه (براى عبرت ديگران خطاب به آن نعش دو پاره) گفت: اى عروه برو و قومت را آگاه كن! سوگند بدان كو محمد را به حق بر انگيخت هم اينك دوزخ را مى‌بينى و در شمار پشيمانان در آمده‌اى.


[1] در شنهج( 2، 300)[ ابو داود عروة بن داود العامرى‌].

[2] متن« فانه ليس لك بخطر» و در اللسان آمده است‌[ و هذا خطير لهذا و خطر له، يعنى اين در شأن و مقام برابر اوست‌].

اسم الکتاب : پيكار صفين (ترجمه وقعة صفين) المؤلف : نصر بن مزاحم؛ مترجم پرويز اتابکي    الجزء : 1  صفحة : 628
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست