responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : پيكار صفين (ترجمه وقعة صفين) المؤلف : نصر بن مزاحم؛ مترجم پرويز اتابکي    الجزء : 1  صفحة : 470

هوش آمد قضاى تمام آن نمازها را گزارد، نخست از اولين نمازى كه از او فوت شده بود آغاز كرد تا يكايك به نمازهاى بعد رسيد.

نصر، از عمرو بن شمر، از سدّى، از ابن حريث‌[1] كه گفت:

غلام عمار بن ياسر، به نام راشد، نوشابه‌اى از شير براى عمار آورد. عمار به او گفت: من از دوستم پيامبر خدا صلّى اللّه عليه شنيدم [مى‌فرمود]: «آخرين ره توشه تو از دنيا جرعه‌اى نوشابه شير است».

[حديثى درباره عمّار]

نصر، از عمرو بن شمر، از سدّى از يعقوب بن اوسط كه گفت:

در صفّين دو مرد بر سر غنيمت بردن جامه و جنگ افزار عمّار بن ياسر، و اين كه كدامشان او را كشته‌اند مشاجره داشتند. پس عبد اللّه بن عمرو بن عاص بيامد و به آن دو گفت: واى بر شما از برابرم دور شويد كه پيامبر خدا صلّى اللّه عليه- آنگاه كه قريش به آزار عمّار سخت حريص بودند[2]- گفت: «آنان را با عمّار چه نسبت؟ وى آنها را به بهشت مى‌خواند و آنها او را به دوزخ مى‌خوانند، قاتل و جامه رباى‌[3] او دوزخى است».

سدّى گفت: به من خبر رسيد كه:

معاويه (چون اين خبر را شنيد) گفت: «به راستى، وى را آن كس كشت كه به جنگش كشانيد». وى (معاويه) بدين سخن توده مردم شام را مى‌فريفت.

نصر، از عمرو بن شمر، از جابر، از ابى زبير كه گفت:

تيره‌اى از (قبيله) جهينه نزد حذيفة بن يمان آمدند و گفتند: اى ابا عبد اللّه، پيامبر خدا صلّى اللّه عليه براى جلوگيرى از ريشه‌كن شدن امّت خود (از حق‌پرستان) درخواست حمايت فرموده و از اينكه پاره‌اى از امّت او طعم خشونت را به‌


[1] شنهج( 2: 284)[ ابى حريث‌].

[2] اين جمله معترضه در شنهج نيامده است.

[3] مراد كسى است كه لباس و سلاح مقتول در جنگ را به غنيمت ببرد.- م.

اسم الکتاب : پيكار صفين (ترجمه وقعة صفين) المؤلف : نصر بن مزاحم؛ مترجم پرويز اتابکي    الجزء : 1  صفحة : 470
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست