responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : پيكار صفين (ترجمه وقعة صفين) المؤلف : نصر بن مزاحم؛ مترجم پرويز اتابکي    الجزء : 1  صفحة : 399

به ما گفتند: اين على است، با او بيعت كنيد! و ما گفتيم: هان، نه به ضرب شمشيرهاى برّان‌[1].

و با شمشيرها و نيزه‌هاى خود در برابرشان ايستاديم و انبوه سواران ما آنها را عقب راندند.

از آنجا كه معاويه عهد كرده بود زنان ربيعه را به اسارت گيرد و رزم‌آورانشان را بكشد خالد بن معمّر در اين باره سرود:

تمنّى ابن حرب نذرة فى نسائنا^ و دون الّذى ينوى سيوف قواضب ...

پسر حرب درباره زنان ما عهدى بر دل گذرانده، و كسى را كه چنان نيّت پليدى كند تيغهاى برّان نصيب آيد.

(اى معاويه) ما حكومتى را كه تو خواستى از بنى هاشم بربايى بديشان مى‌بخشيم، و اين سخن راستين مردى است كه هرگز دروغ نگويد.

و نيز گفت:

و فتنة مثل ظهر اللّيل مظلمة

لا يستبين لها انف و لا ذنب ...

و فتنه‌اى ظلمانى همچون تيرگى دل شب، قيرگون و ناپيدا كرانه كه آغاز و انجامش شناخته نمى‌شد (به راه انداختى).

من دل آن تيره شب را به نور كتاب خدا گشودم و ظلمت از هم بشكافت، در حالى كه سروران عرب در آن سرگردان بودند.

و شبث بن ربعى گفت:

وقفنا لديهم يوم صفّين بالقنا

لدن غدوة حتّى هوت لغروب ...

به پيكار صفّين با نيزه‌هاى بلند از صبحگاه تا شامگاهان برابرشان در ايستاديم، و پسر حرب از ميدان بگريخت و نيزه‌ها از هر سو به جانبش روان بود و شمشير جنگاوران خشمناك به رويش كشيده مى‌شد[2]


[1] متن« فقلنا ألا، لا بالسّيوف الصّوارم» و در شنهج‌[ فقلنا صه، بل بالسّيوف الصّوارم پس گفتيم: خاموش شويد، بلكه با شمشيرهاى بران‌].

[2] متن از روى شنهج« و قد ارضت الاسياف كلّ غضوب» و در اصل‌[ و قد غضت الاحلاس ...].

اسم الکتاب : پيكار صفين (ترجمه وقعة صفين) المؤلف : نصر بن مزاحم؛ مترجم پرويز اتابکي    الجزء : 1  صفحة : 399
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست