responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : پيكار صفين (ترجمه وقعة صفين) المؤلف : نصر بن مزاحم؛ مترجم پرويز اتابکي    الجزء : 1  صفحة : 206

بيدار بمان و در ضمن راهپيمايى جابجاى لختى بياساى، و شب هنگام‌[1] به راهپيمايى مپرداز، چه خداوند شب را وسيله آرامش و سكون ساخته، در آن (فرصت) به پيكر خود و سربازان و پشتيبانانت آسايش رسان. چون سحرگاهان در رسيد و سپيده دميد[2] به حركت در آى». پس بيامد تا به حديثه رسيد- كه آن زمان فقط منزلگاه گذريان بود و بعد از آن محمد بن مروان شهر موصل را آنجا بنا كرد- ناگاه دو قوچ را ديدند كه به هم سرشاخ شده بودند، مردى «خثعمى» كه او را شدّاد بن ابى ربيعه‌[3] مى‌ناميدند- و چندى بعد با گروه «حروريّه‌[4]» كشته شد- همراه معقل بن قيس بود و گفت: آرى، آرى. معقل گفت: چه مى‌گويى؟

راوى گويد:

در دم دو مرد آمدند و هر كدام يكى از قوچها را گرفتند و به راه خود رفتند.

مرد خثعمى به معقل گفت: نه شما پيروز خواهيد شد و نه آنان بر شما چيره گردند.

معقل گفت: اين را از كجا دانستى؟ گفت: آيا آن دو قوچ را نديدى؟ يكى از خاور و ديگرى از باختر آمد و با يك ديگر برخوردند و جنگيدند و سرشاخ شدند و هر يك با آن ديگرى نيمانيم هماورد بود، تا صاحبانشان آمدند و هر يك را بردند[5]. معقل به او گفت، اى برادر خثعمى، اما ممكن است كار بهتر از آنچه تو گويى شود. سپس رفتند تا در رقّه به على پيوستند.


[1] متن« الليل» و در شنهج( 1: 290)[ اول الليل آغاز شب‌].

[2] متن« ينبطح الفجر سپيده جنبيد» و در شنهج‌[ ينبلج الفجر سپيده سر زد].

[3] در شنهج‌[ شرار بن شداد بن ...].

[4] ياقوت نيز همين‌گونه، به فتح اول و دوم و سكون سوم ضبط كرده ولى در اللسان و القاموس و الوفيات( 1: 224)« حروريه» به فتح اول و ضم دوم آمده است.( خوارجى كه در قريه حرورا نزديك كوفه گرد آمدند و به مخالفت با على عليه السلام به خلافت عبد اللّه راسبى بيعت كردند.- م.)

[5] اين گونه پيش‌بينى را تطيّر گويند، و رسم عرب بر اين بود كه چون به شهرى در مى‌آمدند نخستين پرنده يا حيوانى را كه مى‌ديدند به فال نيك يا بد مى‌گرفتند و از حركات آن پرنده قياس كار خود مى‌كردند. در اسلام اين گونه تفأل نهى شده است.- م.

اسم الکتاب : پيكار صفين (ترجمه وقعة صفين) المؤلف : نصر بن مزاحم؛ مترجم پرويز اتابکي    الجزء : 1  صفحة : 206
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست