نصر از سيف گويد:
اسماعيل بن ابى عميره، از عبد الرحمن بن عبيد ابى الكنود مرا روايت كرد كه:
سليمان بن صرد خزاعى[3] پس از بازگشت
على بن ابى طالب عليه السلام از بصره خدمتش آمد. (امام) وى را سرزنش و نكوهش فرمود
و به او گفت: «تو دچار ترديد شدى و گوش خواباندى و نيرنگ به كار بردى، در حالى كه
نزد من
[2] شنهج،« گفتند: در اين كاخ منزل فرماى. پس
فرمود: كاخ جبال!؟ در آنم منزل ندهيد.» ذكرى از اين كاخ به هيچيك از دو صورت« قصر
خبال» و« قصر جبال» كه در نسخه اصل و نسخه شنهج آمده است جايى ديگر نيافتم، ولى
ديدم سيد فرج اللّه حسينى نوشته است« مراد( امام) عليه السلام كاخ دار الاماره است
و گويا آن را از آنجا كه پيش از وى مسكن فرمانروايان بيدادگر و عمال نفاق و
تفرقهاندازى و عوامل نابودى و كاستى( امت) بوده است چنين( كاخ فساد يا لانه
بومان.- م.) ناميده است.»
[3] سليمان بن صرد بن جون خزاعى، ابو مطرف كوفى،
صحابى بزرگ قدر. ابن حجر گويد:
فاضلى نيكوكار بود و در صفين با
على همراه بود و در پيكار حوشب را بكشت. بعدا از كسانى بود كه به( امام) حسين
دعوتنامه نوشت ولى از او جا ماند و سپس همراه با مسيب بن نجبه و گروهى ديگر كه
چهار هزار نفر مىشدند به خونخواهى( امام حسين) برخاست. عبيد اللّه بن زياد با
لشكر مروان به مقابله آنان درآمد و سليمان و تمام كسانى كه با او بودند كشته شدند
و اين به سال شصت و پنج بود.: الاصابة و تهذيب التهذيب.