اسم الکتاب : ترجمه روضة کافي شيخ کليني المؤلف : آژير، حميد رضا الجزء : 1 صفحة : 332
تنور برداشت و بدين ترتيب آب فوران يافت.
كيفيّت شريعت و دين
نوح عليه السّلام
[424] اسماعيل جعفى از
امام باقر عليه السّلام روايت مىكند كه فرمود: شريعت و دين نوح چنين بود كه بايد
خدا را از سر توحيد و اخلاص پرستيد و از پرستش مانندها و امثالى كه براى او
ساختهاند دست شست، و اين همان سرشتى است كه مردم بر آن سرشته شدهاند و خداوند از
نوح و ديگر پيامبران پيمان گرفته است كه او را بپرستند و انبازى برايش نگيرند و به
نماز و امر به معروف و نهى از منكر و در نظر داشتن حلال و حرام، امر كرده است، ولى
بر او احكام حدود و مواريث واجب نساخت و اين چنين بود آيين نوح. نوح در ميان مردم
آن روزگار از هزار سال پنجاه سال كمتر زندگى كرد و در طول اين مدت در پنهان و پيدا
آنها را به پرستش خدا فرا خواند، و چون سر برتافتند و سركشى در پيش گرفتند گفت: «رَبَّهُ
أَنِّي مَغْلُوبٌ فَانْتَصِرْ» و خداوند سبحانه به او وحى فرستاد كه: ... أَنَّهُ
لَنْ يُؤْمِنَ مِنْ قَوْمِكَ إِلَّا مَنْ قَدْ آمَنَ فَلا تَبْتَئِسْ بِما كانُوا
يَفْعَلُونَ[1]، و از همين روى
نوح فرمود: وَ لا يَلِدُوا إِلَّا فاجِراً كَفَّاراً[2] و خداوند
فرمود: أَنِ اصْنَعِ الْفُلْكَ[3].
داستان كاشتن هسته
درخت نخل توسط حضرت نوح عليه السّلام
[425] اسماعيل جعفى از
امام باقر عليه السّلام روايت مىكند كه فرمود: هنگامى كه نوح عليه السّلام هسته
درخت نخل را مىكاشت قومش بر او گذشتند در حالى كه به او ريشخند مىزدند و به
تمسخرش مىگرفتند و مىگفتند: كارش به كاشتن درخت كشيده، و چون نخل بلند شد و سر
به آسمان ساييد آن را قطع كرد و تراشيدن آن را آغاز كرد. مردم باز هنگامى كه بر
[1]« همانا از قوم تو جز آنها كه ايمان آوردند
ديگر ايمان نياورند و تو از آنچه مىكنند غمگين مباش»( سوره هود/ آيه 36).
[2]« و نمىزايند مگر تبهكار خدا انكار»( سوره
نوح/ آيه 27).