اسم الکتاب : ترجمه روضة کافي شيخ کليني المؤلف : آژير، حميد رضا الجزء : 1 صفحة : 234
مِنَّا واحِداً نَتَّبِعُهُ إِنَّا إِذاً لَفِي ضَلالٍ وَ
سُعُرٍ^ أَ أُلْقِيَ الذِّكْرُ عَلَيْهِ مِنْ بَيْنِنا بَلْ هُوَ كَذَّابٌ أَشِرٌ[1]، يعنى چه؟ حضرت
عليه السّلام فرمود: اين همان داستان تكذيبى است كه از صالح كردند، و خداوند عزّ و
جل هيچ گاه مردمى را هلاك نكرد مگر اينكه پيش از آن پيامبرانى براى آنها فرستاد و
آن پيامبران بر آن قوم حجّت آوردند، و خداوند صالح را براى قوم ثمود فرستاد و صالح
آنها را به سوى خدا فراخواند و آنها پاسخش ندادند و بر او عصيان كردند و گفتند:
هرگز به تو ايمان نياوريم مگر آنكه براى ما از اين كوه شترى ده ماهه برآورى.
آنها اين كوه را پرستش
مىكردند و در سر هر سال براى آن قربانى مىدادند و نزديك آن گرد مىآمدند. آنها
به صالح گفتند: اگر آن گونه كه خود مىپندارى رسول و پيامبرى از خداى خود بخواه تا
از اين سنگ سخت براى ما شترى ده ماهه برآورد، و خداوند آن گونه كه خواسته بودند
اين شتر را براى آنها برآورد.
سپس خداوند به صالح وحى
فرستاد كه به آنها بگو: همانا خدا براى اين ماده شتر [از اين آب] يك روز را حق
الشرب قرار داده و براى شما نيز يك روز را. هر گاه كه شتر در نوبت خود به روز
مقرّر، آب مىآشاميد شير او را مىدوشيدند و خرد و كلانى در ميان آنها نمىماند
مگر اينكه در روز خود از اين شير مىآشاميدند، و چون شب مىشد و روز مىكردند چاشت
بر سر آب خود مىرفتند و در نوبت خودشان از آن مىنوشيدند، و آن روز آن ماده شتر
آب نمىنوشيد و تا آن گاه كه خدا اراده كرده بود بر همين وضع بماندند.
سپس آنها بر خداوند
شوريدند و كنار يك ديگر گرد آمدند و گفتند: اين ماده شتر را دنبال كنيد و از آن
آسودگى يابيد. ما بدين راضى نيستيم كه حقّ آب، يك روز از ما باشد و يك روز از آن.
سپس گفتند: چه كسى عهدهدار كشتن آن مىشود تا ما هر چه او مىخواهد بدو دهيم.
مردى سرخ مو و گلى مو و كبود چشم و زنازاده كه پدرى براى او شناخته نبود و «قدار»
نام داشت و نگون بختى بود از نگون بختان و براى ايشان شوم
[1]« ثموديان، بيم دهندگان را تكذيب كردند، آيا ما
پيروى انسانى چون خود را بكنيم؟ در اين صورت ما در گمراهى و در آتشيم، آيا از ميان
ما همه دستورات الهى به آن يكى القا شده؟ بلكه او بسيار دروغگو و پرمدّعاست»( سوره
قمر/ آيه 23 تا 25).
اسم الکتاب : ترجمه روضة کافي شيخ کليني المؤلف : آژير، حميد رضا الجزء : 1 صفحة : 234