responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : ترجمه روضة کافي شيخ کليني المؤلف : رسولي محلاتي، سيد هاشم    الجزء : 1  صفحة : 273

گذشته) و چون شب به نيمه رسيد جبرئيل بر سر آنها بيامد و بانگى بر آنها زد كه گوشهاشان از هيبت آن بانگ دريد و دلهاشان بشكافت و جگرهاشان پاره شد، و در ظرف آن سه روز حنوط كرده كفن پوشيدند و دانستند كه عذاب بر آنها نازل خواهد شد، و در يك چشم بر هم زدن همه‌شان از كوچك و بزرگ مردند، و جاندارى از ايشان بجاى نماند و نه چيز ديگرى جز آنكه خداوند نابودشان كرد و همگى در خانه‌ها و بسترهاشان بصورت مردگانى درآمدند، و پس از آن بانك آسمانى، خداوند آتشى از آسمان فرستاد و همه را يكباره بسوخت. اين بود داستان آنها.

[در مظلوميت شيعه‌]

215- فروة گويد: من با امام باقر عليه السّلام در باره آن دو نفر (يعنى ابو بكر و عمر) قدرى صحبت كردم حضرت فرمود: اينها هشتاد سال تمام در باره خون عثمان شما را زدند با اينكه ميدانستند كه او ظالم و ستمكار بوده، پس چگونه با شما رفتار خواهند كرد اگر ببينند شما نام دو بت و دو معبود آنها را بزبان ميبريد (و پشت سر آنان بد ميگوئيد)! 216- سدير گويد: در خدمت امام باقر عليه السّلام بوديم و سخن از كارهائى كه مردم پس از پيغمبر (ص) پديد آوردند و امير مؤمنان عليه السّلام را تنها گذاردند بميان آمد مردى از حاضرين بامام عليه السّلام گفت:

خداوند حال شما را بهبود گرداند در آن وقت (كه مردم على را تنها گذاردند) عزت بنى هاشم و آن جمعيت و نيروئى كه داشتند چه شده بود؟

امام باقر عليه السّلام فرمود: كى از بنى هاشم در آن وقت بجاى مانده بود؟ مردان دلاور بنى هاشم جعفر

اسم الکتاب : ترجمه روضة کافي شيخ کليني المؤلف : رسولي محلاتي، سيد هاشم    الجزء : 1  صفحة : 273
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست