اسم الکتاب : ترجمه اصول کافي شيخ کليني المؤلف : کمرهاي، شيخ محمد باقر الجزء : 1 صفحة : 277
باب در ابطال رؤيت
1- يعقوب بن اسحاق گويد:
نوشتم به امام حسن عسگرى (ع) كه چگونه بنده خدا را مىپرستد با اينكه او را
نمىبيند؟ در جواب نگاشت: اى ابو يوسف، والاتر است سيد و مولا و منعم بر من و
پدرانم از اينكه ديده شود، گويد: و از آن حضرت پرسيدم كه آيا رسول خدا (ص)
پروردگارش را ديده؟ نگاشت: براستى خداى تبارك و تعالى نمود به دل رسول خودش از نور
عظمتش آنچه را دوست داشت.
2- صفوان بن يحيى گويد:
ابو قره محدث از من خواست كه او را خدمت امام رضا (ع) ببرم، من از آن حضرت اجازه
خواستم و به من اجازه داد، ابو قره شرفياب شد و از آن حضرت سؤالاتى در حلال و حرام
و سائر احكام كرد تا رشته سؤال را به توحيد كشيد و به آن حضرت عرض كرد: به ما
روايت رسيده است كه خدا شرف ديدار خود و همسخنى خود را ميان دو پيغمبر قسمت كرده و
سخن را به موسى (ع) داده و شرف ديدار خود را به محمد (ص).
امام رضا (ع) فرمود: پس
كى از طرف خدا به همه جن و انس تبليغ كرده است كه:
1- ديدهها او را درك
نكنند.
2- او را در علم خود
نگنجانند.
3- به مانند او چيزى
نباشد.
آيا خود محمد (ص) نيست؟
گفت: چرا، فرمود: چگونه
اسم الکتاب : ترجمه اصول کافي شيخ کليني المؤلف : کمرهاي، شيخ محمد باقر الجزء : 1 صفحة : 277