اسم الکتاب : أسرار آل محمد عليهم السلام المؤلف : سليم بن قيس الهلالي الجزء : 1 صفحة : 571
داد كه اگر چنين كارى انجام دهد جنگى شديد و فتنهاى طولانى
بپا خواهد شد. لذا از دستورى كه به خالد داده بود پشيمان شد و آن شب تا صبح خوابش
نبرد. سپس به مسجد آمد در حالى كه صفهاى نماز بر پا بود. جلو رفت و براى مردم نماز
خواند و در همان حال به فكر رفته بود و نمىدانست چه مىگويد.
خالد بن وليد در حالى كه
شمشير به كمر بسته بود آمد و كنار امير المؤمنين عليه السّلام ايستاد، و آن حضرت
متوجه قضيّه شده بود[1].
همين كه ابو بكر تشهّد
نماز را تمام كرد قبل از آنكه سلام دهد فرياد زد: «اى خالد، آنچه به تو دستور دادم
انجام مده، كه اگر انجام دهى تو را به قتل مىرسانم» و سپس از راست و چپ سلام
نمازش را داد[2].
عكس العمل امير
المؤمنين عليه السّلام در توطئه قتل
امير المؤمنين عليه
السّلام از جا حركت كرد و گريبان خالد را گرفت و شمشير را از دستش بيرون آورد. سپس
او را بر زمين زد و روى سينهاش نشست و شمشيرش را گرفت تا او را بكشد.
اهل مسجد جمع شدند تا
خالد را خلاص كنند ولى نتوانستند. عباس گفت: او را بحقّ قبر پيامبر صلى اللَّه
عليه و آله قسم دهيد كه دست بردارد. آن حضرت را به قبر رسول اللَّه صلى اللَّه
عليه و آله قسم دادند و حضرت او را رها كرد. او هم برخاست و به منزلش رفت.
عكس العمل اصحاب امير
المؤمنين عليه السّلام در توطئه قتل حضرت
زبير و عباس و ابو ذر[3] و مقداد و
بنى هاشم آمدند و شمشيرها بركشيدند و گفتند:
[2] از راست و چپ سلام داد، طرز سلام دادن عامه
در نماز است كه در آخر نماز يك بار به سمت راست توجه كرده سلام نماز را مىگويند و
يك بار به سمت چپ توجه كرده سلام مىگويند.