اسم الکتاب : أسرار آل محمد عليهم السلام المؤلف : سليم بن قيس الهلالي الجزء : 1 صفحة : 425
3 ابلاغ پيام امير المؤمنين عليه السّلام و عكس العمل معاويه
ابو درداء و ابو هريره
براه افتادند تا نزد معاويه رسيدند و آنچه امير المؤمنين عليه السّلام و نيز آنچه
قاتلين عثمان و ابو النعمان بن ضمان[1] گفته بودند
به او خبر دادند.
معاويه گفت: در باره
رحمت فرستادن بر ابو بكر و عمر و خوددارى او از رحمت بر عثمان، و اظهار برائت
پنهانى از او و آنچه در باره جانشينى پيامبر صلى اللَّه عليه و آله ادّعا مىكند،
و اينكه از روز وفات پيامبر دائما مظلوم بوده است، چه جوابى به شما داد؟
آن دو گفتند: بلى، نزد
ما بر ابو بكر و عمر و عثمان رحمت فرستاد و ما مىشنيديم[2].
سپس در ضمن سخنانش به ما
گفت: اگر خداوند اختيار را به امت داده است و آنانند كه انتخاب مىكنند و در باره
خودشان نظر مىدهند و انتخاب آنان و نظرشان از انتخاب خدا و رسولش براى آنان بهتر
و هدايت يافتهتر است، پس همانان بودند كه مرا انتخاب كردند و با من بيعت نمودند و
بنا بر اين بيعت من بيعت هدايت است و من امامى هستم كه اطاعت و ياريم بر مردم واجب
است زيرا آنان در باره من مشورت كردند و مرا انتخاب نمودند.
و اگر انتخاب خدا و
رسولش از انتخاب و نظر خودشان بهتر و هدايت يافتهتر است، پس خدا و رسولش مرا براى
امت انتخاب كرده و خليفه بر آنان قرار دادهاند و به آنان دستور يارى و اطاعت مرا
در كتاب منزل خدا كه بر زبان پيامبر صلى اللَّه عليه و آله مرسلش جارى شده
دادهاند، و اين براى حجّت من قوىتر است و حق مرا واجبتر مىكند.
[1] ابو النعمان شناخته نشد و جهت ذكر نامش در
اينجا نيز معلوم نيست. احتمالا او كسى بوده كه به نيابت از قاتلين عثمان سخن
مىگفته است.
[2] توضيح لازم در باره اين مسأله از لسان خود
امير المؤمنين عليه السّلام در ص 435 و 440 از همين كتاب ذكر خواهد شد.
اسم الکتاب : أسرار آل محمد عليهم السلام المؤلف : سليم بن قيس الهلالي الجزء : 1 صفحة : 425