اسم الکتاب : أسرار آل محمد عليهم السلام المؤلف : سليم بن قيس الهلالي الجزء : 1 صفحة : 269
پروا ندارد و ابا نمىكند كه عمدا بر پيامبر صلى اللَّه عليه
و آله نسبت دروغ دهد.
اگر مسلمانان بدانند كه
او منافق و كذّاب است از او نمىپذيرند، و او را تصديق نمىكنند[1]، ولى با خود مىگويند: «او صحابى
پيامبر است. آن حضرت را ديده و از او شنيده است. نه دروغ مىگويد و نه دروغ بر
پيامبر را حلال مىداند»[2].
خداوند از منافقين خبر
داده و آنان را توصيف نموده[3] و فرموده
است: وَ إِذا رَأَيْتَهُمْ تُعْجِبُكَ أَجْسامُهُمْ وَ إِنْ يَقُولُوا
تَسْمَعْ لِقَوْلِهِمْ[4]، «هر گاه آنان
را ببينى اجسامشان ترا به تعجب وامىدارد و اگر سخن بگويند به كلام آنان گوش
مىدهى».
همين افراد بعد از
پيامبر صلى اللَّه عليه و آله ماندند و با باطل و دروغ و نفاق و بهتان خود را به
امامان ضلالت و دعوتكنندگان به آتش نزديك كردند. آنها هم ايشان را بر سر كارها
گماردند و آنان را بر گرده مردم سوار نمودند و به وسيله آنان از دنيا استفاده
كردند[5]. مردم هم در
دنيا با پادشاهان هستند مگر آنان كه خدا حفظشان كند[6]. اين اوّلى از چهار گروه راويان حديث
است.
يكى ديگر كسى كه از
پيامبر صلى اللَّه عليه و آله سخنى را شنيده و آن را چنان كه هست حفظ نكرده و از
خيال خود به آن مخلوط كرده، ولى عمدا دروغ نمىگويد. حديث در دست اوست و آن را
روايت كرده و به آن عمل مىنمايد و مىگويد: «من اين را از پيامبر صلى اللَّه عليه
و آله شنيدهام».
اگر مسلمين بدانند كه او
در آن حديث از وهم و خيال خود اضافه كرده از او نمىپذيرند، و خود او هم اگر بداند
وهم و خيال در آن راه داده آن حديث را كنار مىگذارد.
[1] در كتاب المسترشد عبارت چنين است: حديثى از او
نقل نمىكنند.
[2] در كافى و خصال اضافه كرده: به همين جهت مردم
از او حديث را قبول مىكنند در حالى كه حال او را نمىدانند.
[3] در تحف العقول عبارت چنين است:« آنان را به
بهترين وجهى توصيف نموده است».
[5] جمله« اكلوا بهم الدّنيا» يعنى دنيا را به
وسيله آنان خوردند، كه به صورت فوق ترجمه شده است.
[6] در كتاب تحف العقول عبارت چنين است: و
دانستهاى كه مردم به همراه پادشاهان اتباع دنيا هستند، و آن هدفى است كه دنبال
مىكنند، مگر آنان كه خدا حفظشان كند.
اسم الکتاب : أسرار آل محمد عليهم السلام المؤلف : سليم بن قيس الهلالي الجزء : 1 صفحة : 269