اسم الکتاب : ولايت، رهبري، روحانيت المؤلف : حسيني بهشتي، سيد محمد الجزء : 1 صفحة : 367
آيات و وداهاى مهم و خطاناپذير بودند. اگر
يك نفر از طبقه سودره به تلاوت كتابهاى مقدس گوش مىداد بر طبق قوانين برهمن در
گوشهاى او بايد سرب گداخته ريخته شود؛ و اگر نوشتههاى مقدس را تلاوت مىكرد
زبانش بايستى نصف شود و اگر مطالبى از آن را ازبر مىكرد بايد پيكرش به دو پاره
شود.[1] ... اگر
برهمن مرتكب جنايت مىشد نبايد كشته مىشد. ممكن بود پادشاه او را تبعيد كند ولى
بايد اجازه مىداد كه اموال خود را همراه ببرد.[2]
مكرر خواندن وداها به تنهايى برهمن رااز سعادت ابدى برخوردار مىكرد، و لو اينكه
هيچيك از آداب مذهبى را مورد عمل قرار نمىداد. اگر ريگودا را ازبر مىكرد
مىتوانست تمام دنيا را ويران كند بدون اينكه كمترين گناهى مرتكب شده باشد. برهمن
نبايد خارج از فرقه خود با كسى ازدواج كند. شايد اين انحصارات و امتيازات در
روحانيت ايارن و روم و جامعههاى بزرگ و كوچك ديگر در شرق و غرب به خصوص روحانيت
مسيحى در قرون وسطى وجود داشته است. چه بسا كه اين امتيازات و حقوق و حدود انحصارى
به اصل اديان و مقررات اصلى دين ارتباطى نداشته و فقط خواستههاى روحانيان جاهطلب
و دنياپرست آنها را به وجود آورده است. بعد كمكم صورت عادت و سنت به خود گرفه و
بعد در شمار مقررات و آئينهاى دين درآمده است. اكنون از ما مىپرسند نظر اسلام
دراينباره چيست؟ آيا اسلام هم خواسته است چنين طبقهاى در