responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : ولايت، رهبري، روحانيت المؤلف : حسيني بهشتي، سيد محمد    الجزء : 1  صفحة : 161

معناى عدل‌

معناى عدل چيست؟ عدالت چيست؟ ما از عدل يك معناى خودمانى داريم: دادگرى، حق كسى را پايمال نكردن، به حق كسى تجاوز نكردن.

يك معنى فلسفى هم داريم: معتدل بودن، به هيچ سمتى متجاوز و منحرف نبودن، پاك بودن از انحراف به طور كلى. در اخلاق قديم عدل را اساس اخلاق پسنديده بشرى معرفى مى‌كردند. مى‌گفتند انسان خواستها و گرايشهايى دارد. در هريك از اين گرايشها ممكن است به جانب افراط برود، ممكن است به جانب تفريط برود؛ بهتر اين است كه ميانه‌رو باشد؛ خير الامور اوساطها. مثلا مى‌گفتند آدمى خوب است شجاع باشد. اگر در شجاعت كمبود داشت مى‌گوييم آدم جبون و ترسويى است. اگر بيش از حد خواست دل به دريا بزند، مى‌گوييم آدم متهورى است. نه تهور خوب است و نه ترس و بزدلى. آن چيزى كه خوب است دليرى است، كه به آن مى‌گوييم شجاعت. يا مثلا در شهوت نسبت به مال (مال‌دوستى) مى‌گفتند يك وقت يك كسى است كه اصلا ارزش پول را در نظر نمى‌گيرد و هرچه به دست مى‌آورد فورا از دست مى‌دهد و اصلا چيز نگه‌دار نيست. به اين مى‌گوييم گشادباز. يك وقت هم هست كه جانش به پول بسته شده و اگر دينارى به دست بياورد خيال مى‌كند كه بايد آن را تا آخر عمر نگه دارد.

زبان حالش اين است كه پول است، نه جان است كه آسان بتوان داد! اين آدم بخيل است. نه بخل خوب است و نه گشادبازى. آن چيزى كه خوب است اقتصاد در معيشت است. يعنى روى حساب زندگى كردن، به دخل و

اسم الکتاب : ولايت، رهبري، روحانيت المؤلف : حسيني بهشتي، سيد محمد    الجزء : 1  صفحة : 161
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست