دادخواهى كند؛ مأمور بفرستد و حق را بگيرد و
رد نمايد. بايد دانست در هر امرى كه مرجع رسول اكرم باشد، ائمه (عليهم السلام) هم
مىباشند. و اطاعت از ائمه (عليهم السلام) نيز اطاعت از رسول اكرم (صلى الله عليه
و آله) مىباشد.[1]
انبياء كارشان مسئلهگوئى فقط نبود. اگر انبياء فقط به اين اكتفا
ميكردند كه حلال و حرامى را براى مردم بيان كنند، اين كه مشكلى وجود نداشت؛ كسى با
اينها در نمىافتاد. در اين آيات شريفهاى كه اين قارى محترم با صوت خوش و با
تجويد خوب در اينجا تلاوت كردند: «الَّذينَ يُبَلِّغُونَ
رِسالاتِ اللَّهِ وَ يَخْشَوْنَهُ وَ لا يَخْشَوْنَ أَحَداً إِلَّا اللَّهَ»،[2] اين چه
تبليغى است كه خشيت از مردم در او مندرج است كه انسان بايد از مردم نترسد در حال
اين تبليغ. اگر فقط بيان چند حكم شرعى بود كه ترس موردى نداشت كه خداى متعال تمجيد
كند كه از مردم نميترسند؛ از غير خدا نميترسند. اين تجربههاى دشوارى كه انبياء
الهى در طول عمر مبارك خودشان متحمل شدند، براى كى بود؟ چه كار ميكردند؟ «وَ كَأَيِّنْ مِنْ نَبِىٍّ قاتَلَ مَعَهُ رِبِّيُّونَ كَثيرٌ
فَما وَهَنُوا لِما أَصابَهُمْ فى سَبيلِ اللَّهِ وَ ما ضَعُفُوا وَ مَا
اسْتَكانُوا».[3] چى بود
اين رسالتى كه بايد برايش جنگيد؟ بايد جنود الله را براى او بسيج كرد، پيش برد؛
فقط گفتن چند جملهى حلال و حرام و گفتن چند مسئله است؟ انبياء براى اقامهى حق،
براى اقامهى عدل، براى مبارزهى با ظلم، براى مبارزهى با فساد قيام كردند، براى
شكستن طاغوتها قيام كردند. طاغوت آن بتى نيست كه به فلان ديوار يا در آن زمان به
كعبه آويزان ميكردند؛ او كه چيزى نيست كه طغيان بخواهد بكند. طاغوت آن انسان
طغيانگرى است كه به پشتوانهى آن بت، بت وجود خود را بر مردم تحميل ميكند. طاغوت،
فرعون است؛ «إِنَّ فِرْعَوْنَ عَلا فِى الْأَرْضِ وَ جَعَلَ أَهْلَها شِيَعاً
[2] -( پيامبران) پيشين كسانى بودند كه تبليغ رسالتهاى
الهى مىكردند و( تنها) از او مى ترسيدند، و از هيچ كس جز خدا بيم نداشتند.(
احزاب: 39)
[3] - چه بسيار پيامبرانى كه مردان الهى فراوانى به
همراه آنان جنگ كردند! آنها هيچ گاه در برابر آنچه در راه خدا به آنان مىرسيد،
سست و ناتوان نشدند( و تن به تسليم ندادند).( آلعمران: 146)