responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : ولايت فقيه سايه حقيقت عظمى المؤلف : دفتر پژوهش فرهنگى فخر الائمه (ع)    الجزء : 1  صفحة : 45

فصل سوم: انسان و حكومت‌

1. ضرورت تشكيل حكومت‌

مهمترين و حساسترين مسأله‌ى هر ملتى، همين مسأله‌ى حكومت و ولايت و مديريت و حاكميتِ والاى بر آن جامعه است، اين تعيين‌كننده‌ترين مسأله براى آن ملت است. ملتها هركدام به نحوى، اين قضيه را حل كرده‌اند؛ ولى غالباً نارسا و ناتمام و حتّى زيانبخش.[1] اينجاست تز اسلامى با بعضى از تزها و ايده‌ها ديگر وجه تمايز و محل افتراقش معلوم مى‌شود. تز اسلامى‌نمى‌گويد روزى خواهد بود كه حكومت لازم نباشد، و ايده اسلامى‌پيش بينى نمى‌كند آن روزى را كه در جامعه دولت و حكومت نباشد؛ درحالى كه بعضى از مكتبها پيش بينى مى‌كنند آن روزى را كه جامعه، جامعه ايده آل و يكى از خصوصياتش اين است كه ديگر دولت و حكومت در آن جامعه نيست؛ ولى اسلام اين را پيش بينى نمى‌كند. خوارج به بهانه حكومت الهى گفتند: علىّ بن ابيطالب بايد نباشد. آنها مى‌گفتند: «لَا حُكْمَ إِلَّا لِلَّهِ»؛ حكومت مال خداست. ولى امير المؤمنين در جواب اين ميگويد: «كلمه حق يراد بها الباطل»؛[2] سخن، سخن درستى است و حاكم واقعى خداست؛ آن كسى كه مقررات را مى‌گويد و سررشته زندگى را به دست مى‌گيرد واقعاً خداست، اما آيا شما مى‌گوئيد: «لَا حُكْمَ إِلَّا لِلَّهِ» ى‌ ا مى‌گوئيد: «لَا


[1] - سخنرانى رهبر معظم انقلاب در ديدار با مسؤولان و كارگزاران نظام جمهورى اسلامى ايران، به مناسبت عيد سعيد غدير 20/ 4/ 1369

[2] - نهج البلاغه، خطبه 40

اسم الکتاب : ولايت فقيه سايه حقيقت عظمى المؤلف : دفتر پژوهش فرهنگى فخر الائمه (ع)    الجزء : 1  صفحة : 45
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست