در انقلاب اسلامى ايران، چند خصوصيت مهم
وجود داشت كه همه منطبق بر حركت اسلامى صدر اول بود: ... دوم آنكه براى تحقق اين
هدف، از تودههاى مؤمن و آگاه و دردمند و فداكار- و نه از احزاب و گروهها و
سازمانهاى سياسى- نيروى انسانىِ لازم گرفته شد و رهبر حكيم، نصرت را پس از توكل به
خدا، از نيروى لايزال مردم جستجو كرد و در سايهى مجاهدت پانزده ساله، جنود رحمان
را از بندگان خدا به وجود آورد و در راه خدا به حركت درآورد:
«هوالّذى ايّدك بنصره وبالمؤمنين».[1]
بدون پشتيبانى مردم نمى شود كاركرد و پشتيبانى هم به اين نيست كه مردم اللهاكبر
بگويند. اين پشتيبانى نيست. پشتيبانى اين است كه همكارى كنند.[2]
... همين طور شركت دادن مردم را در امور، اين را كراراً گفتم، شما هم خودتان گفتيد
كه يك كشورى را كه بخواهيد اداره بكنيد، يك دولت تا شركت مردم نباشد نمى شود اداره
صحيح بشود. وقتى بنا شد كه مردم شركت كردند در كارها، شما شركت داديد مردم را،
آنهايى كه الان خدمت مى كنند و سابق هم خدمت كردند به شما، به ما، به همه، به
اسلام و شما را رساندند به اين جا، آنها را كنار نگذاريد، رد نكنيد، آنها را وارد
كنيد در كار.[3]
2- 2. خدمتگزارى به مردم؛ نه استيلا و حاكميّت
سَر ديگر قضيهى مردمسالارى اين است كه حالا بعد از آنكه من و شما
را انتخاب كردند، ما در قبال آنها وظايف جدى و حقيقى داريم. بعضى دوستان اين
روايات را از نهجالبلاغه و غير نهجالبلاغه جمع كردند كه البته مجال نيست كه من
همهى آنها را بخوانم؛ دو سه نمونهاش را مىخوانم.
«إِيَّاكَ وَ
[1] - پيام رهبر معظم انقلاب به مناسبت اولين سالگرد
ارتحال حضرت امام خمينى( ره) 10/ 3/ 1369