خود طلبى و اينها نيست. اين، آن نشانهى
اصلى براى اين حكومت است ... اينكه من بارها مىگويم تا رسيدن به نقطهى مطلوب
حكومت اسلامى، فاصله داريم- اگرچه با حكومتهاى مادى هم خيلى فاصله داريم؛ اما تا
آن نقطهى اصلى هم فاصلهى زيادى داريم- بهخاطر اين است. هرچه و هرجا كه در امر
عدالت، در امر محو شدن و هضم شدن در ارادهى الهى و احكام الهى، كوتاه بياييم،
ناشى از ضعفهاى شخصى ماست، والا حكم اسلامى و ولايت اسلامى اين است.[1] اينها اصلا اطلاعى ندارند كه قضيه
ولايت فقيه چى هست، اصلا از سر و ته ولايت فقيه سر در نمى آورند كه اصلا چى چى
هست، در عين حالى كه سر در نمى آوردند مى نشينند مى گويند اگر بنا باشد كه ولايت
فقيه بشود ديكتاتورى مى شود، كذا مى شود. مگر اميرالمومنين كه ولى امور مردم بود ديكتاتورى
بود، مگر خود پيغمبر كه ولايت داشت ديكتاتور بود. مگر بگويند كه ولايت براى پيغمبر
هم نيست، پيغمبر هم مثل ساير مردم، و از اينها بعيد نيست اين را بگويند، لكن جرات
نمى كنند بگويند. ديكتاتورى كدام است، در اسلام همچو چيزى مطرح نيست، اسلام
ديكتاتور را محكوم مى كند، اسلام يك نفر فقيه بخواهد اگر ديكتاتورى بكند از ولايت
ساقطش مى كند. چطور ديكتاتورى مى گوئيد مى كند اسلام و اين حرف ها را مى زنيد. اگر
مى دانيد و مى گوئيد، چرا بايد در مخالف مسير ملت سير بكنيد و اين مسائل را
بگوئيد. و اگر نمى دانيد، چرا انسان ندانسته يك حرفى را بزند همين بيخود بدون
اينكه بفهمد چى هست مساله بيايد يك همچو مسائلى را بگويد.[2]
اسلام غريب است الان، اسلام غريب است، همانطور كه غُربا را نمىشناسند؛ يك غريبى
وارد يك شهرى بشود مردمش نمى شناسند؛ اسلام
[1] - بيانات رهبر معظم انقلاب به مناسبت عيد سعيد غدير
16/ 1/ 1378