اسم الکتاب : نظام سياسى اسلام المؤلف : نصرتى، على اصغر الجزء : 1 صفحة : 166
توزيع رفاه بين همهى اقشار جامعه مىشود.
امام على عليه السّلام در فرمان تاريخى به مالك اشتر از مأموريتهاى
اصلى وى، سروسامان دادن امور مردم و آباد كردن شهرهاى آن ديار را ذكر نموده است.[1] و در جاى ديگر از همان فرمان
مىفرمايد كه «لازم است توجه و انديشهات به آبادسازى زمين، از توجه به دريافت
خراج، بيشتر باشد»[2]. آن حضرت،
حتّى در زمانى كه تصدى مقام امامت اجتماعى را نداشتند با تلاش فردى و از دسترنج
خود باغهاى فراوانى احداث و چاههاى آبى حفر نمودند كه علاوه بر تأمين معيشت خود،
صرف رفع نياز مستمندان جامعه مىشد. در خطبهى 131 نهج البلاغه، اصلاح شهرها و
سرزمينها و آرامش و امنيت ستمديدگاه»، هدف حكومت معرفى مىشود.[3]
قانون اساسى جمهورى اسلامى ايران در بند 12 از اصل سوم، تعميم رفاه، آسايش و رفع
محروميت را با تعبير «پىريزى اقتصاد صحيح و عادلانه بر طبق ضوابط اسلامى جهت
ايجاد رفاه و رفع فقر و برطرف ساختن هر نوع محروميت در زمينههاى تغذيه و مسكن و
كار و بهداشت و تعميم بيمه»، از وظايف دولت اسلامى مىداند و در اصل چهل و سوم يكى
از پايههاى اقتصاد كشور را براى تأمين استقلال اقتصادى جامعه و ريشهكن كردن فقر
و محروميت و برآوردن نيازهاى انسان در جريان رشد، تأمين نيازهاى اساسى: از قبيل
مسكن، خوراك، پوشاك، بهداشت، درمان، آموزش و پرورش و امكانات لازم براى تشكيل
خانواده براى همه، معرفى مىكند.[4]
ب. اصول نظام سياسى اسلام
نظام سياسى اسلام، براى دستيابى به اهداف و آرمانهاى متعالى، انسانى
و الهى خود سير خاصى را دنبال مىكند و حركت خويش را بر پايهها و اصولى بنياد
مىنهد كه نتيجهى طبيعى و منطقى آن، ايجاد زمينه و فراهمسازى بسترى است كه به
تحقق هدفهاى مورد نظر مىانجامد. اصول نظام سياسى اسلام، هرچند در متنى رسمى و به
صورت مدون نيامده است؛ اما با تعمق و دقت در منابع اسلامى و قانون اساسى جمهورى
اسلامى،