اسم الکتاب : نظام سياسى اسلام المؤلف : نصرتى، على اصغر الجزء : 1 صفحة : 160
راجعون) را طى مىكند و منزلگاه نهايىاش،
بار يافتن در جوار قرب الهى خواهد بود. «قرآن كريم»، در بيان اين حقيقت مىفرمايد: انّ المتقين فى جناب و نهر فى مقعد صدق عند مليك مقتدر[1]؛ به
راستى كه تقواپيشگان در باغهاى خرم و باشكوه و با نهرهاى روان، در جايگاهى راستين
نزد پادشاهى بااقتدار، منزل مىكنند.
كمال اين منزلت و موقعيت، مرتبهاى است كه انسان، محبوب خدا قرار
گرفته و عمل او، خدائى مىشود. خداى متعال در حديث قدسى، خطاب به رسول گرامى اسلام
مىفرمايد:
«ما تقرّب الىّ عبد بشى احبّ الىّ مما افترضت عليه و انّه ليتقرّب
الىّ بالنافله حتى أحبّه فاذا احببته كنت سمعه الذى يسمع به و بصره الذى يبصر به و
لسانه الذى ينطق به و يده التى يبطش بها»؛[2]
هيچ بندهاى به چيزى محبوبتر از فرائض، به من نزديكى پيدا نمىكند و با عمل كردن
به مستحبات (نوافل) تا آنجا به من نزديك مىشود كه محبوب من قرار مىگيرد؛ چون
محبوب من شد، من گوش او مىشوم كه با آن مىشنود و چشم او مىشوم كه با آن مىبيند
و زبان او مىشوم كه با آن سخن مىگويد و دست او مىشوم كه با آن اعمال قدرت
مىنمايد.
در جامعه اسلامى، همهچيز در خدمت تعالى انسان قرار مىگيرد. اين
تعالى با تقرب به خداوند حاصل مىشود و حكومت نيز زمينهساز اين تقرب تعالىبخش
است.
البته تحقق اين مهم به اين معنا، نيست كه اختيار و آزادى انسانها
سلب مىشود و جبر و زور حكومتى، همگان را به سمتوسوئى معين مىكشاند كه اساسا در
اين صورت؛ قربى حاصل نمىشود؛ زيرا تقرّب در انسان و پذيرش اختيارى قرب، بيش از
آنكه جسمى و فكرى باشد، روحى است. نزديكى با دوستى حاصل مىشود و اين، رفتارى قلبى
و پيرو اراده و اختيار انسان است؛ بنابراين حكومت دينى با گسترش سازوكارها و شرايط
انتخاب مطلوب و تضييق و محدودسازى زمينههاى آلودهساز، بستر ارادهى خير و انتخاب
شايسته را كه منجر به تقرب به خداوند مىشود، توسعه مىبخشد.
در مقدمه قانون اساسى جمهورى اسلام آمده است: «هدف از حكومت، رشد
دادن انسان در حركت به سوى نظام الهى است (و الى اللّه المصير) تا زمينهى بروز و
شكوفايى