اسم الکتاب : نظام سياسى اسلام المؤلف : نصرتى، على اصغر الجزء : 1 صفحة : 115
روانشناسان جديد نيز همچنان؛ و لو به طور
نامشخص با مسأله روانشناسى و طبيعت بشرى و چگونگى پيوند اين دو به يكديگر دست به
گريبانند».[1] بنابراين
هرچند فرد در اين ديدگاه، نيازهاى فرهنگى و روحى داشته باشد؛ ولى مادى تعريف
مىشود؛ يعنى در يك نگاه، مىتوان گفت كه به او به عنوان موجودى تك ساختى نگاه
مىشود، و تنها بعد مادى او را به رسميت مىشناسند؛ البته اين مدّعا بر آموزههايى
از جهانبينى مبتنى است كه در تعريف هستى به چيز ديگرى، وراى ماده اعتقاد ندارد.
با نگاه سادهتر، هرچند ساحتهاى روحى و ذهنى براى انسان در نظر گرفته مىشوند؛
ولى نهايتا تفسير و تحليل اين ساحتها و ابعاد، تفسيرى مادى و فيزيكى است و با
ابزار و شاخصهاى فيزيكى و مادى، شناسايى و معرفى مىشوند.
2. توسعهى انسانى
با توجه به تعريف انسان و ابعاد وجودى او، طبيعى است كه توسعهى
انسانى نيز در اين ديدگاه، ناظر بر رشد بعد مادى انسان باشد و يا حداقل توجه به
بعد مادى در اولويت قرار گيرد.
در سال 1990 گزارشى از توسعهى انسانى توسط برنامه عمران سازمان ملل)
PDNU
(منتشر شد كه در مقدمهى آن آمده است:
«اين نخستين گزارشى است كه با نظر داشت به ابعاد انسانى فرايند
توسعه، از جهت نيل به سطوح بالاتر از رشد و شكوفايى انسان و دستيابى به عرصهى
فراخترى از گزينههاى مادى و معنوى منتشر شده است».[2]
با شاخصهايى كه معرفى شدهاند و به وسيلهى آنها، توسعهى انسانى را در ابعاد
مادى و معنوى ارزيابى كردهاند، مىتوان دريافت كه نگرش مادى، حتى بر مواردى كه به
عنوان ابعاد معنوى قلمداد شدهاند، حاكم مىباشد.
شاخصهاى توسعهى انسانى كه در جدولى با عنوان سيماى توسعهى انسانى
مشخص شدهاند؛ عبارتند از: