responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : نا گفته هايى از حقايق عاشورا المؤلف : حسينى ميلانى، سيد على    الجزء : 1  صفحة : 82

إلى امّه سميّة وإلى أبيه عبيد؛[1]

وقتى اين نامه به معاويه رسيد، گفت: واى بر فرزند عبيد![2] به من خبر رسيده كه‌ اين شخص انگيزه رياست دارد و خيال كرده كه مى‌تواند جانشين من باشد. به خدا سوگند! انتساب او را به پدرم ابوسفيان نفى مى‌كنم و در جامعه آبرويش را مى‌ريزم.

سرانجام بعد از رد و بدل شدن اين حرف‌ها پيرامون جانشينى يزيد، هفته‌اى نگذشت كه زخمى در دست زياد بن ابيه به وجود آمد و به مرگ او انجاميد و مردم گفتند كه او به طاعون مبتلا شده است!

بسيارى از مردم نيز احتمال قوى داده‌اند كه زياد از جمله مسمومان توسّط معاويه بوده باشد.[3]

آن‌چه بيان شد، نمونه‌اى از فرجام مخالفان و مزاحمان ولايت‌عهدى يزيد در حجاز و شام بود كه به شيوه‌هاى گوناگون به قتل رسيده‌اند.

تبعيد، روش ديگرى در مبارزه با مخالفان‌

روش ديگر معاويه براى مبارزه با مخالفان طرح ولايت‌عهدى و جانشينى يزيد، تبعيد بود. او بزرگانى از اهل آن زمان را كه با طرح مذكور مخالف بودند، به نقاطى دور تبعيد كرد تا نتوانند مانع طرح او شوند. از جمله آن شخصيّت‌ها، سعيد بن عثمان بن عفّان است.

ابن عساكر در اين زمينه مى‌نويسد: مردم مدينه بر اين باور بودند كه بعد از


[1] - تاريخ يعقوبي: 2/ 220

[2] - عبيد نام يكى از پدرانى است كه زياد را به او منسوب مى‌كنند

[3] - همان: 2/ 235؛ سير أعلام النبلاء: 3/ 496؛ تاريخ مدينة دمشق: 19/ 203

اسم الکتاب : نا گفته هايى از حقايق عاشورا المؤلف : حسينى ميلانى، سيد على    الجزء : 1  صفحة : 82
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست