اسم الکتاب : ميعاد نور المؤلف : شريعت، محسن الجزء : 1 صفحة : 210
نمايش تصوير
آن زمان كه هاجر به اميد يافتن آب براى رفع عطش فرزند تلاش و سعى
مىكرد، اسماعيل آن طفل تشنه نيز در نهايت بيتابى و از فرط تشنگى پاى كوچك و ظريف
خود را بر زمين داغ و تفتيده مىكوبيد.
خداوند كه ناظر هراسان دويدنهاى هاجر و بىتابيهاى اسماعيل بود
ارادهاش بر اين قرار گرفت كه از زير پاى اسماعيل چشمهاى بجوشد و آن چشمه از دل
سنگ و خاك جوشيد و آب صاف و گوارايش بر زمين خشك جارى شد. هاجر چون به نزد اسماعيل
آمد و آن چشمه جوشان آب را ديد از فرط شادى و از شور و شعف آنچنان فريادى كشيد و
گريان و خندان اسماعيل را سيراب كرد.
آب چشمه فوران مىكرد و هاجر احساس كرد اگر اين شدت
اسم الکتاب : ميعاد نور المؤلف : شريعت، محسن الجزء : 1 صفحة : 210