اسم الکتاب : مى شكنم در شكن زلف يار المؤلف : سروقامت، حسين الجزء : 1 صفحة : 128
دهكده جهانى
درست است گفتهاند دهكده؛
ولى دهكده هم براى خود قانونى دارد؛ مقررات و نظم و نسقى دارد!
يكى همين كه مىگويند كدخدا را ببين، ده را بچاپ ... يا اينكه طرف را
توى ده راهش نمىدهند، سراغ خانه كدخدا را مىگيرد!
اين از دهكدههاى خودمان؛ چه رسد به «دهكده جهانى» مك لوهان.
مگر از يك جامعه شناس چه انتظارى مىرود؟ جز آنكه تحليلى از جامعه
خويش ارائه كند كه منطبق بر واقعيت باشد؟
... او هم كه جز اين نكرد. گفت جهان به مثابه دهكدهاى است كه همه
يكديگر را مىشناسند و از جيك و پيك هم سر در مىآورند؛ به گونهاى كه هيچ چيزى از
چشم ديگران مخفى نمىماند و مشهدى حسين و كربلايى محمد بقال و قهوهچى محله و ...
اعضاى صميمى خانوادههاى اين دهكدهاند.
شما فكر مىكنيد اگر مك لوهان به عصر اينترنت پا مىگذاشت، به
سايتهاى گوناگون سرى مىزد و از پديده جالب وبلاگها سر در مىآورد، باز هم از
دهكده جهانى حرفى مىزد؟
اسم الکتاب : مى شكنم در شكن زلف يار المؤلف : سروقامت، حسين الجزء : 1 صفحة : 128