قبل از آنكه به تبيى ادله اثبات ولايت فقيه بپردازيم، مناسب است
ابتدا درباره مفهوم ولايت فقيه توضيحاتى ارائه كنيم تا اگر احيانا ابهامهايى در
مورد آن وجود دارد، برطرف گردد و با تصويرى روشن و واضح از مفهوم «ولايت فقيه»
ادله آن را بررسى كنيم.
ولايت تكوينى و ولايت تشريعى
شايد نيازى به تذكر نداشته باشد كه مراد از «ولايت فقيه» ولايت
تكوينى نيست؛ بلكه آنچه درصدد اثبات آن هستيم ولايت تشريعى فقيه است. ولايت تكوينى
كه به معناى تصّرف در عالم وجود و قانونمندىهاى آن است، اساسا مربوط به خداى
متعال است كه خالق هستى و نظام خلقت و قوانين حاكم بر آن است. نمونههاى كوچكى از
اين ولايت را گاهى خداوند به برخى بندگان خود نيز عطا مىكند كه به واسطه آن
مىتوانند دخل و تصرّفاتى در موجودات عالم انجام دهند. معجزات و كراماتى كه از
انبيا و اولياى الهى صادر مىشود از همين باب است. به اعتقاد ما شيعيان، وسيعترين
حدّ ولايت تكوينى در ميان بندگان، به پيامبر اسلام و امامان معصوم عليهم السّلام
بعد از آن حضرت داده شده
[1] - مباحث اين بخش از كتاب نگاهى گذرا به نظريه ولايت
فقيه اخذ شده است.
اسم الکتاب : مردم سالارى دينى و نظريه ولايت فقيه المؤلف : مصباح يزدي، محمد تقي الجزء : 1 صفحة : 79